خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
پیوندآسمانی
کوچکم اما بزرگ شده ام ... آنقدرکه با تنهایی ، قلم ، کاغذ و اتاق تاریک آشنایم نوشتن را نیاموختم ، فقط تمرین می کنم ! مشق می کنم و لذت می برم ... هرگاه دلم ازخیابانهای زنگارگرفته و مردم سنگ دل این شهرمی گیرد ، برایش می نویسم _ می دانم می خواند ... حالم بهترمی شود، شاید نوشتن دردی را دوا نکند اما مرا سبک می کند به بی وزنی می رسم... ایمان دارم که به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل است . ... گفتم تنهایی ام را قسمت می کنم ، البته سهم کمی نیست... آرزو دارم حرف های دلم کسی را نیازارد...اگرهم زبانم لال چنین اتفاقی افتاد ، بر بزرگی خود و کوچکی من ببخشید ...! ایمن باشید درامان ایمان
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 11
کل بازدید : 53039
کل یادداشتها ها : 101
خبر مایه

موسیقی


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

قل انما ادعوا ربی و لا اشرک به احدا

بگو من تنها خدای خویش را (به کمک) فرا می خوانم و هیچ کس را با او شریک نمی سازم.

 


  

اگر هرروز راهت را عوض کنی، هرگز به مقصد نخواهی رسید...

کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت: دروغ . غرور . عشق !! انسان با غرور میتازد، با دروغ میبازد، با عشق میمیرد. (دکتر علی شریعتی)


  

عمیق ترین کلمه "عشق" است ... به آن ارج بنه.

 

بی رحم ترین کلمه "تنفر" است ... از بین ببرش.

 

سرکش ترین کلمه "هوس" است ... بآ آن بازی نکن.

 

خود خواهانه ترین کلمه "من" است ... از ان حذر کن. 

 

ناپایدارترین کلمه "خشم" است ... ان را فرو ببر.

 

بازدارترین کلمه "ترس" است ... با آن مقابله کن.

 

با نشاط ترین کلمه "کار" است ... به آن بپرداز.

 

پوچ ترین کلمه "طمع" است ... آن را بکش.

 

سازنده ترین کلمه "صبر" است ... برای داشتنش دعا کن.

 

روشن ترین کلمه "امید" است ... به آن امیدوار باش.  

 

ضعیف ترین کلمه "حسرت" است ... آن را نخور.

 

تواناترین کلمه "دانش" است ... آن را فراگیر.

 

محکم ترین کلمه "پشتکار" است ... آن را داشته باش.

 

سمی ترین کلمه "غرور" است ... بشکنش.

 

سست ترین کلمه "شانس" است ... به امید آن نباش.

 

شایع ترین کلمه "شهرت" است ... دنبالش نرو. 

 

لطیف ترین کلمه "لبخند" است ... آن را حفظ کن.

 

حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت" است ... از آن فاصله بگیر.

 

ضروری ترین کلمه "تفاهم" است ... آن را ایجاد کن.

 

سالم ترین کلمه "سلامتی" است ... به آن اهمیت بده.

 

اصلی ترین کلمه "اطمینان" است ... به آن اعتماد کن.

 

بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی" است ... مراقب آن باش.

 

دوستانه ترین کلمه "رفاقت" است ... از آن سوءاستفاده نکن.

 

زیباترین کلمه "راستی" است ... با ان روراست باش.

 

زشت ترین کلمه "دورویی" است ... یک رنگ باش.

 

ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است ... دوست داری با تو چنین کنند؟

 

موقرترین کلمه "احترام" است ... برایش ارزش قایل شو.

 

آرام ترین کلمه "آرامش" است ... به آن برس.

 

عاقلانه ترین کلمه "احتیاط" است ... حواست را جمع کن.

 

دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است ... اجازه نده مانع پیشرفتت بشود.

 

سخت ترین کلمه "غیرممکن" است ... وجود ندارد.

 

مخرب ترین کلمه "شتابزدگی" است ... مواظب پلهای پشت سرت باش.

 

تاریک ترین کلمه "نادانی" است ... آن را با نور علم روشن کن.

 

کشنده ترین کلمه "اضطراب" است ... آن را نادیده بگیر.

 

صبورترین کلمه "انتظار" است ... منتظرش باش.

 

بی ارزش ترین کلمه "انتقام" است ... بگذاروبگذر.

 

ارزشمندترین کلمه "بخشش" است ... سعی خود را بکن.

 

قشنگ ترین کلمه "خوشروئی" است ... راز زیبائی در آن نهفته است.

 

تمیزترین کلمه "پاکیزگی" است ... اصلا سخت نیست.

 

رساترین کلمه "وفاداری" است ... سر عهدت بمان.

 

تنهاترین کلمه "گوشه گیری" است ... بدان که همیشه جمع بهتر از فرد بوده.

 

محرک ترین کلمه "هدفمندی" است ... زندگی بدون هدف روی آب است.

 

و هدفمندترین کلمه "موفقیت" است ... پس پیش به سوی آن ... 

 

 

 

 

  

روزی مردی خواب عجیبی دید. دید که پیش فرشته هاست
وبه کارهای آنها نگاه می کند. هنگام ورود،دسته بزرگی از

فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی
را که توسط پیک ها از زمین می رسند،باز می کنند وآنها را
داخل جعبه می گذارند.مرد از فرشته ای پرسید شما چه کار
می کنید؟فرشته درحالی که داشت نامه یی را باز می کرد،
گفت اینجا بخش دریافت است وما دعاها وتقاضاهای مردم
از خداوند را تحویل می گیریم.مرد کمی جلوتر رفت.باز تعدادی
از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و
آنها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند.مرد پرسیدشماها
چه کار می کنید؟یکی از فرشتگان با عجله گفت اینجا بخش
ارسال است،ما الطاف ورحمت های خداوند را برای بندگان به
زمین می فرستیم.مرد کمی جلوتر رفت ویک فرشته را دید که
بیکار نشسته است.با تعجب از فرشته پرسید شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد اینجا بخش تصدیق جواب است.مردمی که
دعاهایشان مستجاب شده،باید جواب بفرستند ولی فقط
عده بسیار کمی جواب می دهند.مرد از فرشته پرسید مردم
چگونه می توانند جواب بفرستند؟فرشته پاسخ دادبسیار ساده،
فقط کافیست بگویند
خدایا شکر


  
کاش حقیقت می ماند و کاش نگفته ها را می گفتی و می رفتی
کاش انسانها یک رنگ بودن و روی دیگر می ماند برای سکه
کاش یکرنگی بود و سادگی
کاش رنگها می ماند برای پر شاپرکها
کاش،کاش...

  

1: دو بیگانه هم درد از خویش بی درد یا نا هم درد با هم خویشاوندترند

?:انسان نقطه ای است میان دو بی نهایت: بی نهایت لجن بی نهایت فرشته

?:آن گاه که تقدیر واقع نگردید از تدبیر نیز کاری ساخته نیست.

?:مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد.

?:اساسا <<خوشبختی>> فرزند نامشروع <<حماقت>> است.

?: اگر توانستی (( نفهمی)) می توانی خوشبخت باشی !

?:جامعه دو طبقه دارد: ?:طبقه ای که می خورد و کار نمی کند ?:طبقه ای که کار می کند و نمی خورد.

?:چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است.

?:تمام بدبختی های آدم مال این دو کلمه است یکی داشتن و یکی خواستن

??:چقدر ندانستن ها و نفهمیدن ها که از دانستن ها و فهمیدن ها بهتر است.

??:کیست که تنها آروزی همیشگی اش در این جهان این باشد که تنها چیزی را که از این جهان آرزو می کند از دست بدهد؟

??:آن ها که از در می آیند و می روند چهارپایان نجیب و ساکت تاریخ اند حادثه ها را تنها کسانی در زندگی آدمی آفریده اند که از پنجره ها بیرون جسته اند و… یا به درون پریده اند.

??:چقدر دعا می کنم که: بعضی اصوات را نشنونی بعضی رنگ ها نبینی بعضی افکار را نفهمی بعضی حالات را حس نکنی

??:با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش.

??:وقتی در صحنه حق و باطل نیستی وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه ات نیستی هرکجا که خواهی باش چه در نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است

??:حوادث انسان های بزرگ را متعالی و آدم های کوچک را متلاشی می کند.

??:این سه راهی است که در پیش پای هر انسانی گشوده است: پلیدی پاکی پوچی

??:شرف مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یک بار لکه دار شد دیگر هرگز جبران پذیر نیست

??:چقدر دوست دارم این سخن مسیح را « از راه هایی مروید که روندگان آن بسیارند از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند»

??:آدم بالاخره می میره حالا من به اسهال خونی بمیرم بهتره یا به خاطر حرفم؟
??:آن جا که عشق فرمان می دهند محال سر تسلیم فرو می آرد.

??:چاپلوسی یونجه لطیفی است برای درازگوشان دمبه دار خوشحال

??:گریستن خوب نیست مگر بشود جوری گریست که چشم ها نفهمند

??:پروانه ی شمع اگر هم چون مرغ خانگی نه بر گرد شمع که در پی خروس می رفت زندگی در زیر پایش رام می گشت و آسمان بر بالای سرش به کام

??:من از دو کار نفرت دارم : یکی درد دل کردن که کار شبه مردهاست و یکی هم از خود دفاع کردن برای تبرئه خود جوش زدن که کار مستضعفین است. شجاع به همدرد نیازمند نیست از ناله شرم دارد.

??:برای خوشبخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن و یاس انسان امروزه یاسی است ناشی از آگاهی اش به خویش و خوش بینی انسان در تاریخ زاییده ی جهلش نسبت به خویش است

??:زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد زیبایی بدنش را نشان نمی دهد.

??:دو پدیده را مردم یا عوام نمی توانند از هم سوا کنند یکی شور مذهبی است یکی شعور مذهبی.که این دو ربطی به هم ندارند آن کسی که شور مذهبی دارد خیال می کند که شعور مذهبی هم دارد

??:هرکس – نه تنها – به میزان معلوماتی که دارد عالم نیست بکله به میزان مجهولاتی که در عالم احساس می کند عالم است.

??:انسان به میزان برخورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست بلکه به اندازه نیازهایی که در خود احساس می کند انسان است

??:برای این که قومی خوب سواری بدهد باید احساس انسان بودن از او گرفته شود.
??:چقدر این قفس برایم تنگ است. من تاب تنگنا ندارم !


  

1.      دل تنها عضوی است که با نگاه لمس می شود.

2.      دل تاری است که وقتی بشکند بهتر می نوازد.

3.      خدا را بخوان تا خدا تو را از خواندنی ها قرار دهد.

4.      غرور از فرشته شیطان ، و تواضع از خاک ، انسان می سازد.

5.      گرفتار گناه ، اسیر هر دو عالم است.

6.      حقیقت رنگ کردن مردم عینکی شدن خود است.

7.      زنی که جواهر است از جواهرات برای خویش بت نمی سازد.

8.      چشم دروغگو بیشتر از معمول پلک می زند.

9.      مطالعه یک کتاب تجربه یک زندگیست.

10.  لبخند طاق نصرتی بر دروازه دل است.

11.  کودکان خوبند اگر خلاف کردند بزرگترها را ادب کنید.

12.  رابطه ای که با هوس شروع شود، با تنفر خاتمه می یابد.

13.  چاله شکست پر است از انسان های تندرو.

14.  دوست جدید دنیای جدید است.


15. همه از عشق دم می زنند اما عاشقان در سکوت می میرند.

16.  هر کس در هنگام شکست ها نشکند پیروز است.

17.  همه انسان ها در شهر خیال خویش اسطوره هایی منحصر به فردند.

18.  زندگی ساختنی است نه گذراندنی.

19.  جهان بزرگتر از آن است که با کار تو خراب شود با گناه خود را خراب نکن.

20.  غرور انهدام است مغرور نباش.

21.  ای انسان بمان برای ساختن و نساز برای ماندن.

22.  امروز فرصتی است برای جبران دیروز و ساختن فردا.

23.  ارزانترین و زیباترین آرایش صورت لبخند است.

24.  بقا از آن خداست باور ندارید از گذشتگان بپرسید.

25.  کسی که هدف های بزرگ دارد بزرگ می میرد.

26.  در میدان عشق قاتل و مقتول محبوب یکدیگرند.


  

روی هر پله که باشی خدا یه پله از تو بالاتره

نه به خاطر اینکه خداست

بلکه به خاطر اینکه دستتو بگیره...


زنده بودن را به بیداری بگذرانیم

که سال ها به اجبار خواهیم خفت...(دکتر علی شریعتی)


 



  

سعی کنید مانند توپ باشید،زیرا توپ هر چه محکمتر به زمین می خورد،بیشتر اوج می گیرد!


  

بارالها!

در پیشگاه تو ایستاده‌ام،

و دست‌هایم را به سوى تو بلند کرده‌ام،

آگاهم که در بندگى‌ات کوتاهى نموده و در فرمانبرى‌ات سستى کرده‌ام،

اگر راه حیا را مى‌پیمودم از خواستن و دعا کردن مى‌ترسیدم ...

ولى … پروردگارم!

آن گاه که شنیدم گناهکاران را به درگاهت فرا مى‌خوانى،

و آنان را به بخشش نیکو و ثواب وعده مى‌دهى،

براى پیروى ندایت آمدم،

و به مهربانى‌هاى مهربان‌ترین مهربانان پناه آوردم.

و به وسیله پیامبرت که او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى،

و به وسیله برترین زن،

و به فرزندانش، که پیشوایان و جانشینان اویند،

و به تمامى فرشتگانى که به وسیله اینان به تو روى مى‌کنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را که خاصان درگاه تواند، وسیله قرار مى‌دهند، به تو روى مى‌آورم.

پس بر ایشان درود فرست،

و مرا از دلهره ملاقاتت در امان دار،

و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،

پیشاپیش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و دیدن تو مى‌شود قرار دادم

اگر با این همه، خواسته‌ام را رد کنى، امیدهایم به تو به یأس مبدّل مى‌گردد،

همچون مالکى که از بنده خود گناهانى دیده و او را از درگاهش رانده،

و آقایى که از بنده‌اش عیوبى دیده و از جوابش سر باز مى‌زند .

واى بر من اگر رحمت گسترده‌ات مرا فرانگیرد،

اگر مرا از درگاهت برانى، پس به درگاه چه کسى روى کنم؟

اما... اگر براى دعایم درهاى قبول را گشوده، و مرا از رساندن به آرزوهایم شادمان گردانى، چونان مالکى هستى که لطف و بخششى را آغاز کرده، و

دوست دارد آن را به انجام رساند، و مولایى را مانى که لغزش بنده‌اش را نادیده انگاشته و به او رحم کرده است.

در این حالت نمى‌دانم کدام نعمتت را شکر گزارم؟

آیا آن هنگام که به فضل و بخششت از من خشنود شده، و گذشته‌هایم را بر من مى‌بخشایى؟

یا آن گاه که با آغاز کردن کرم و احسان بر عفو و بخششت مى‌افزایى؟

پروردگارا!

خواسته‌ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر ناامید، آن است که:

گناهان گذشته‌ام را بیامرزى،

و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى،

و پدر و مادرم را که دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاک‌ها خفته‌اند، ببخشى .

تنهایى‌شان را با انوار احسانت از بین ببر،

و وحشتشان را با نشانه‌هاى بخششت به انس بدل کن،

و به نیکوکارشان دم به دم نعمت و شادمانى بخش،

و به گناهکارشان مغفرت و رحمت عطا کن،

تا به لطف و مرحمتت از خطرات قیامت در امان باشند،

به رحمتت در بهشت ساکنشان گردان،

و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار کن،

تا مشمول شادمانى گذشته و آینده شویم.

 

آقایم!

اگر در کارهایم چیزى سراغ دارى که مقامشان را بالا مى‌برد و بر اکرامشان مى‌افزاید، آن را در نامه اعمالشان قرار ده،

و مرا در رحمت با آنان شریک کن،

و آنان را مشمول رحمتت بگردان، همچنان که مرا در کودکى تربیت کردند.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ