خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
پیوندآسمانی
کوچکم اما بزرگ شده ام ... آنقدرکه با تنهایی ، قلم ، کاغذ و اتاق تاریک آشنایم نوشتن را نیاموختم ، فقط تمرین می کنم ! مشق می کنم و لذت می برم ... هرگاه دلم ازخیابانهای زنگارگرفته و مردم سنگ دل این شهرمی گیرد ، برایش می نویسم _ می دانم می خواند ... حالم بهترمی شود، شاید نوشتن دردی را دوا نکند اما مرا سبک می کند به بی وزنی می رسم... ایمان دارم که به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل است . ... گفتم تنهایی ام را قسمت می کنم ، البته سهم کمی نیست... آرزو دارم حرف های دلم کسی را نیازارد...اگرهم زبانم لال چنین اتفاقی افتاد ، بر بزرگی خود و کوچکی من ببخشید ...! ایمن باشید درامان ایمان
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 1
کل بازدید : 52985
کل یادداشتها ها : 101
خبر مایه

موسیقی


دیدگاه اسلام درباره ی ازدواج و انتخاب همسر

اسلام ازدواج را امر مقدّسی می‌شمارد، همچنانکه تجرّد را به شدّت مذمّت می‌کند زیرا گاهی تجرّد انسان را چنان گرفتار خویش می‌کند و به تنهایی خو می‌گیرد که دیگر از خیررسانی به دیگران لذّتی نمی‌برد.

هدف تربیتی اسلام آموزش نوع بشر برای نیل به قُربِ الی الله است. فرد هر چه در محیط سالم خانواده بیشتر قرار گیرد بیشتر از فضایل آن بهره‌مند خواهد شد.

اسلام برای زندگی مشترک برنامه‌ها، طرح‌ها و دیدگاه‌های بسیاری را از لسان قرآن و زبان مطهّر حضرات معصومین‌‌(ع) بیان می‌کند تعالیم اسلام ساخت زندگی مشترک را هدف خلقت نمی‌داند، امّا شکل‌گیری محیط مطلوب زندگی الهی را مقدّمه‌ای برای ورود به حریم قدسی خداوند می‌داند. در این تعالیم ازدواج ظاهراً واجب نیست امّا چون مقدمه‌ای برای ورود به واجبات است کمتر از واجب نیست، زیرا مقدم? واجب، واجب است. برای مثال: در انجام فریض? نماز صرفاً، وضو مطرح نیست امّا انجام آن واجب است چون مقدم? انجام واجب است، همین مقدّمه اگر با طمأنینه و توجّه صورت پذیرد به حضور قلب مُصلِّی در نماز بیشتر کمک خواهد کرد.

انتخاب همسر مقدم? زندگی مشترک است هر چه این انتخاب صحیح‌تر صورت پذیرد تأثیر خود را در طول زندگی مشترک به وضوح نشان خواهد داد؛ و مسیر را برای قُرب اِلی الخالق هموارتر خواهد کرد.

خانواده به ‌عنوان اوّلین کانون بندگی مقدّمه‌ای برای هدف خلقت است به همین دلیل انتخاب همسر از ارکان اصلی آن شمرده می‌شود. در این انتخاب حسّاس و ظریف توجّه به نکاتی چند اساسی و تعیین کننده است.

ازدواج اولین عاملِ گذر از منیّت‌ها و خواسته‌های شخصی بعد از دعوت به یکتاپرستی است که دین و مذهب شخص را به آن فرا می‌خواند. قبل از آنکه هر کس در مسیر زندگی مشترک گام بردارد باید مطلوب حقیقی و خداپسندانه را در این راه بشناسد. هر چه شناخت بیشتر حاصل شود زمینه برای دست‌یابی به مطلوب بیشتر حاصل می‌گردد. اگر فرد قبل از انتخاب همسر به شناخت دست یابد در می یابد که در زندگی مشترک حضور خدا پررنگ‌تر از زمان تجرّد است، زیرا خانواده اوّلین اجتماع است و دست یداللهی خداوند سبحان با جمع است.

انتخاب همسر امر عظیمی در زندگی فرد است شاید اغراق نباشد اگر بگوییم عظیم‌ترین مرحل? زندگی اجتماعی است، زیرا در این مرحله منِ وجودی انسان باید معنای خویش را از دست بدهد، مَنی که انسان سال‌ها با آن خو کرده است. ورود به زندگی مشترک هجرتی است که دو نفر هم‌زمان آرام و بی‌صدا آغاز می‌کنند، هجرتی گسترده، تأثیر‌گذار و برگشت‌ناپذیر، هجرتی درونی از خواسته‌های فردی خویش و هجرت از علاقه‌های دوران تجرّد. در این حرکت زن و مرد هر‌یک به تنهایی به راه می‌افتند، امّا در نقطه‌ای که آغاز زندگی مشترک است دو حرکت به هم می‌رسند و از زمان تلاقی یک مسیر باقی می‌ماند، فردِ فرد به‌یکباره ما می‌شود.

این هجرت و خروج انسان از دایر? شخصی خویش امری به‌غیر از یک معجز? الهی نیست خداوند سبحان با نام مغیّر و مبدّل این جابجایی را صورت می‌بخشد. در این معجز? الهی دایرة المعارف شخصی فرد به یکباره تغییر می‌کند کلمه ما جایگزین من می‌شود. هر چیزی را که فرد تا قبل از انتخاب همسر برای خود به تنهایی طلب می‌کرده است حال برای ما خواستار آن می‌شود.

دومین عامل توجّه به وسوسه‌های شیطان است. این وسوسه‌ها بیش از هر زمان دیگری بر افکار و رفتار فرد اثر می‌گذارد. گاهی اثرات وسوسه‌ها به اندازه‌ای قوی و تحریک کننده است و فرد را چنان گرفتار می‌سازد که حتّی متوجّه عامل نگرانی خویش نمی‌شود، بلکه آن را ناشی از تغییر موقعیّت جدید می‌داند یا به ضعف جسمانی مربوط می‌سازد در‌حالی‌که تشویش‌های بی‌مورد حرب? شیطان است تا امر انتخاب همسر را دچار تزلزل کند و جای ارزش و ضد ارزش را جابجا نماید.

قرآن می‌فرماید: إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ‏ شیطان دائم در فکر اختلاف و تفرقه است. او از جمع صالح گریزان است مخصوصاً جمعی که با شکل‌گیری خود توانایی نابودی توطئه‌های او را دارند إِنَّ کَیْدَ الشیْطانِ کانَ ضعِیفاً.

زوجین اگر باور داشته باشند که خود را در امر ازدواج برای حرکتی خداپسندانه آماده کرده‌اند و نیروی امدادی برای این حرکت بسیار قوی و نیرومند است در این صورت گرفتار وسوسه‌های شیطان نخواهند شد در روایات آمده است مَن تَزَوَّجَ َفقَد َاحرَزَ نِصفَ دِینِه؛ کسی که ازدواج کند نصف دینش را احراز کرده است احراز نصف دیگر دین امری نیست که به آسانی و سهولت انجام شود بلکه نیاز به تدبیر و تفکّر عمیق دارد تا موجب پشیمانی نشود.

سومین عامل توانایی هموار‌سازی مسیر کمال است که باید در انتخاب همسر به آن توجّه وافی داشت. آیا فردی که برای زندگی مشترک برگزیده می‌شود توانایی هموار کردن مسیر وصول به حق را دارد؟ آیا هر کدام از آن دو زندگی مشترک را نوعی آزمایش می‌دانند تا رضایت خدای سبحان را شرط موفقیّت و ماندگاری آن بدانند؟ آیا از مبدأ، جهت و مقصد این هجرت آگاهند؟ تا این آگاهی و توانایی مسیر حرکت قُربِ اِلی‌الله را هموارتر سازد.

اگر انتخاب همسر امری عادی و طبیعی محسوب شود، و برای آن هیچ ملاک و معیاری وجود نداشته باشد و فرد صرف رهایی از تجرّد به آن پناهنده شود فایده عملی در پی نخواهد داشت. زندگی‌ای که روح انسان در آن احساس آرامش و امنیّت خاطر کند فایده‌های عملی‌ آن هویدا و آشکار است، امّا اگر در امر انتخاب مبدأ، جهت و مقصد الهی باشد پیامدی به غیر از طمأنینه و آرامش قلبی در پی نخواهد بود. گاهی یک انتخاب غلط هم? عمر انسان را تباه می‌کند. انتخاب درست امری کمالی است و چون انسان ذاتاً کمال طلب است در هر موقعیّتی که قرار ‌بگیرد بر مبنای فطرتش از حضور در آن موقعیّت احساس رضایت و خشنودی می‌کند، امّا اگر در موقعیّت جدید رضایت باطنی برای فرد حاصل نشود یا موقعیّت جدید فرو می‌پاشد و پایدار نمی‌ماند و یا اگر به جبر روزگار مجبور به تحمّل آن باشد لذّت و فرحی در آن دیده نمی‌شود، بلکه زندگی روزمره و اجباری و گاه خسته کننده خواهد شد.

چهارمین عامل: آمادگی پذیرش تفاوت‌های فردی است که خداوند سبحان در بین جنس زن و مرد قرار داده است. متأسفانه پذیرش این تفاوت‌ها امری نیست که مورد توج? همگان باشد؛ چه بسیار افرادی که از تفاوت‌ها غافلند و اگر قبل از ازدواج از آنها پرسیده شود تا چه اندازه آگاه به خواسته‌های همسر خویش به‌عنوان جنس مخالف خود هستند یا چه اندازه نیازهای عاطفی، روحی و اخلاقی او را می‌شناسند پاسخی غیر از آن که مگر فرقی میان زن و مرد هست نخواهد داد؛ و یا جواب می‌دهند در طول زندگی یکدیگر را خواهیم شناخت، در‌حالی‌که خلقت زن و مرد بر تفاوت‌های ذاتی آنها استوار است و هر یک از این دو باید بدانند که آگاهی از تفاوت‌های میان خود و همسرشان چه کمکی به ساختار زندگی مشترکشان خواهد کرد برای مثال: اگر قبل از ازدواج مرد بداند زن سراپا ناز است؛ و دوست دارد از سوی جنس مخالف حمایت شود؛ و زن بداند که مرد دوست دارد در جایگاهی واقع شود که انجام امور زندگی از او طلب شود، به مراتب فضای زندگی مشترک مطلوب‌تر خواهد بود.

هر کس قبل از انتخاب همسر و ورود به زندگی مشترک باید بداند خلقت مرد بر مبنای طلب و عشق و تقاضا است. مرد نیاز روحی خود را وابسته به زن می‌داند؛ و زن به جهت مالی و مادی نیازمند مرد است، مردان تابع عقل‌ و زنان تابع احساس و مای? سکون و آرامش هستند.

قرآن می‌فرماید: لِتَسکُنُوا إِلَیْهَا تا در کنار آنان آرامش یابید و مرد را مایة قوام و استواری زن قرار داده الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلى النِّساءِ.

زندگی مشترک درختی است که چون کاشته شود باید از آن مراقبت شود تا روزی به بار بنشیند و ثمر دهد و اگر این درخت از ابتدا در محل مناسب کاشته نشود قطعا ًبه بار نخواهد نشست.

عوامل فراوانی در انتخاب همسر و شروع زندگی مشترک نقش اساسی دارند، امّا تکیه بر وکالت خدای سبحان مهم‌ترین و اساسی‌ترین عامل است. اگر دختر و پسر بیش از آن که بر توانایی‌ها و دارایی‌های فردی خویش تکیه کنند؛ و یا حسب و نسب خانوادگی را معیار انتخاب بدانند؛ و یا بهره‌گیری از امکانات مادّی را وسیله‌ای برای گزینش همسر تلقّی نمایند؛ و یا بر مسائلی اصرار داشته باشند که حضور و عدم حضور آنها نقش تعیین کننده‌ای در زندگی ندارد و در تمام این موارد انتخابی خداپسندانه انجام نداده‌اند، اگر به‌جای هم? این پشتوانه‌ها فقط بر وکالت خدای سبحان تکیه نمایند و او را وکیل کنند مطمئناً رستگار خواهند شد و زندگی مشترکشان از هر پسند شخصی و فردی در امان مانده است، زیرا خدا به‌عنوان وکیل حمایت این دو را بر خود فرض می‌داند که تصور ناپایداری زندگی امکان پذیر نخواهد بود، زیرا خود فرموده است کَفی بِرَبِّکَ وَکِیلا؛ هر کس که انتخاب را به خدا بسپرد هیچ‌گاه از انتخاب پشیمان نخواهد شد.

زندگی مشترک فراز و نشیب‌های فراوانی را پیشِ‌رو دارد دختر و پسر باید از همان زمان انتخاب همسر تکی? خود را بر قدرت خدای سبحان محکم‌تر کنند، زیرا هر چه حضور حضرت حق پررنگ‌تر باشد در برابر فراز و نشیب‌های زندگی سر تسلیم فرود نخواهند آورد. نه حادثه‌ای شادی بخش آنها را از مسیر حق جدا می‌سازد و نه مصیبت‌ها چرخ زندگی‌شان را مختل می‌کند، بلکه با تکیه بر لطف خدای سبحان در هر شرایطی بهترین تصمیم‌گیری و بهترین‌کار را انجام می‌دهند. آنها به لطف خدای سبحان ماندگار نبودن شادی و غم دنیا را امری زودگذر می‌دانند و هر کدام از دو وضعیّت آنها را گرفتار خود نمی‌سازد.

چه باید نازش و نالش بر اقبالی و ادباری که تا بر هم زنی دیده نه این بینی نه آن بینی

با توضیحاتی که دربار? امر ازدواج و انتخاب همسر بیان شد دیدگاه قرآن را در امر ازدواج در میان چند آیه به اختصار بررسی می‌کنیم.

خدای سبحان در آیه 74 و 75 سوره مبارک? فرقان می‌فرماید:

? وَ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِمامًا أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ یُلَقَّوْنَ فیها تَحِیَّةً وَ سَلامًا.?

و کسانى که مى‏گویند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهیزگاران پیشوا گردان‏.(آرى) آنها هستند که درجات عالى بهشت در برابر شکیبایی‌شان به آنان پاداش داده مى‏شود؛ و در آن، با تحیّت و سلام روبه‏رو مى‏شوند در حالى که جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محلّ اقامت خوبى.

با توجه به این آیه اولین درخواست فرد مؤمن بهره‌مندی از نعمت خانواده‌ای صالح است. با این درخواست زندگی شکل الهی خود را به دست می‌آورد. برخورداری از همسر و ذریه‌ای که موجبات بشارت و دلجویی را فراهم می‌کنند، زیرا فرح و شادمانی در گرو رضایت خدای سبحان است و در پی رضایت حضرت حق دنیا و آخرت انسان تأمین می‌شود.

چنین کانونی بر چند رکن اساسی پایه‌گذاری می‌شود و ما فقط به دو مورد که در محدود? کلاممان می‌گنجد، اشاره می‌کنیم.

قرآن اوّلین رکن را، مودّت و رحمت معرفی می‌کند.

خدای سبحان در آیة 21 سور? مبارک? روم می‌فرماید:

? وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.?

و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند.

با توجه به این آیه بنیان زندگی الهی بر مودّت و رحمت شکل گرفته است و این پایه‌های محکم خانواده را تا جایگاه قرةُ العین بودن بالا می‌برد و مای? روشنی چشم قرار می‌دهد، زیرا دلگرمی و سرخوشی نشأت گرفته از مودّت و رحمت الهی است.

وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛ خداوند سبحان جاعل و برپاکننده محبّت در قلوب زن و مرد است. محبّت الهی اکسیری است که نه تنها عامل رشد، خود فرد است بلکه زمین? مساعدی برای رشد دیگران فراهم می‌کند.

امیرالمؤمنین، علی (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: مَن تَلِنْ حاشِیَتُهُ یَسْتَدِم مِنْ َقومِهِ المَوَدَّةَ . کسی که با خویشان خود متواضع و مهربان و همراه باشد دوستی همیشگی آنها را به خود جلب می کند.

امیرالمؤمنین، علی، در روایت دیگری می‌فرمایند: انَّ المودةَ یُعَبِّرُ عنها اللسان ؛ زبان وسیل? بسیار مناسبی برای مودّت قلوب است.

حضرت علی (ع) می‌فرمایند: با زبانتان تعابیر مودّت‌آمیز به کار ببرید مودّتی که شالود?‌ زندگی الهی است مای? تطهیر انسان از رذایل اخلاقی و اعتقادی است و تطهیر باطنی زوجین را با خود به همراه دارد. ارتقاء درجه و جایگاه رفیعی که قرآن به آنها می‌بخشد سبب می‌شود تا از نواقص و ضعف‌های یکدیگر چشم بپوشند و یا به دیدة اغماض به آنها بنگرند.

آنها برای گره‌گشایی از مشکلات خویش از کلید عشق و رمز محبّت بهره می‌جویند و با تطهیری که در پی مودّت حاصل می‌شود، بهشتی کوچک را فراهم می‌سازند. خانواد? اسلامی أَزْوَاجٌ مُّطهَّره اند و هر کدام از زوجها باید مکمّل یکدیگر باشند، در این بهشت هر کس به وظایف خویش به بهترین شکل ممکن عمل می‌کند و هرگز قصد عصیان و سرپیچی از امور واگذار شده به خود را ندارد. مبنای خانواده زوجیّت است، یعنی قفل و کلید. هر کدام کار خویش را به شایسته‌ترین وجه انجام می‌دهند. یک جهت برای زندگی انتخاب می‌شود و یک مسیر برای حرکت، یعنی در زندگی الهی در هر حال رو به مولا در حرکت هستند. افراد خانواد? الهی انجام هر وظیفه‌ای را وسیله‌ای برای تقرّب خدای سبحان یافته‌اند، از هر انجام وظیفه‌ای شاد و خوشحالند و ادای آن را هیچ منّتی بر دیگری نمی‌دانند. در این خانواده هیچ کاری و هیچ وظیفه‌ای ناتمام رها نمی‌شود. چون باور دارند نتیج? کارشان، عمل صالحی است که به خدای سبحان ارائه خواهد شد.

قرآن دوّمین رکن را خیر رسانی به دیگران معرفی می‌کند. در آیات دیگر علاوه بر مودّت و رحمت خداوند سبحان، خیر‌رسانی به دیگران را یکی از عوامل بنیادی زندگی معرفی می‌کند.

در آیة 223 سوره مبارکه بقره خداوند می‌فرماید:

? نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا ِلأَنْفُسِکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ.?

زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، مى‏توانید با آنها آمیزش کنید. و (سعى نمایید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید و از خدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و به مؤمنان، بشارت ده.

در عبارت قَدِّمُوا ِلأَنْفُسِکُمْ‏ یعنی خوبی‌ها و کارهای معروف و خیر شما به خودتان باز می‌گردد. هر خیری را که برای دیگران اراده می‌کنید در ابتدا به نفع خود شماست. هر عمل خیری از شما صادر شود برای خودتان پیش فرستاده‌اید. نباید تصور شود آنچه در کارنام? عمل انسان ذخیره می‌شود فقط اعمال عبادی مانند: نماز، روزه، خمس و زکات است، بلکه هر فعل و یا اراد? نیکو و یا تفکر مثبت و یا نیّت صحیح و خیر است که بتواند کارنام? انسان را درخشان‌تر کند. مثلاً، خیر رسانی به افراد خانواده ایجاد فضای آرامِ بدون نگرانی، همچنین برپایی دوستی و مودّتی خالصانه، همه می‌تواند زیر مجموع? کار معروف قرار گیرد و ماندگار در زندگی بشر گردد؛ و نام? عمل عامِل را روشن‌تر و شفاف‌تر گرداند.

خداوند در آیة 231 سور? مبارکه بقره می‌فرماید:

? وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرارًا لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللّهِ هُزُوًا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَةِ یَعِظُکُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ بِکُلّ‏ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ .?

و هنگامى که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهاى عدّه رسیدند، یا به طرز صحیحى آنها را نگاه دارید (و آشتى کنید)، و یا به طرز پسندیده‏اى آنها را رها سازید و هیچ‏گاه به خاطر زیان رساندن و تعدّى کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسى که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهى) آیات خدا را به استهزا نگیرید و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانى و علم و دانشى که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند مى‏دهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزى آگاه است (و از نیات کسانى که از قوانین او سوء استفاده مى‏کنند، باخبر است).

وقتی قرآن بحث طلاق را مطرح می‌کند، عبارات لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرارًا؛ را مؤید نفع‌رسانی در فضای خانواده مطرح می‌نماید. خطاب این آیه ظاهراً مردانی هستند که با همسران خود سازگاری ندارند و خداوند اجازه جدا شدن از آنها را صادر کرده است، اما اجاز? آزار و اذیّت همسر هرگز داده نشده است. زیرا خانواده مرکز نفع‌رسانی به یکدیگر است. نفع هر کس باید شامل حال دیگری شود، یعنی باید زوجین در کنار یکدیگر بهر? کافی و لازم را ببرند و خانواده را کانون سود‌ ‌رسانی به خود و اطرافیان بدانند. در فضایی که روح و جسم انسان از آرامش کافی برخوردار نباشد ادام? زندگی به راحتی میسّر نخواهد بود. زن و مرد هر کدام باید توجّه داشته باشند، کار خیری که برای دست‌یابی به فضای سالم خانواده انجام می‌دهند، قبل از آنکه مای? آرامش دیگران شود سود و منفعتی برای خود آنهاست. طمأنینة قلبی که در پی انجام وظیفه برای آنها حاصل می‌شود، بهشتی است که برکات آن قبل از دیگران، خودِ فرد را در بر می‌گیرد. باید دقّت داشت وظایف تداخلی در یکدیگر ایجاد نکنند، وظایف مادری نباید بر وظیف? همسری چنان تأثیری بگذارد که شخص در مسئولیتش دچار نقصان و کاستی شود. وقتی قرآن از طلاق به‌عنوان امری برای فراق و جدایی یاد می‌کند در ادامه متذکر می‌شود انجام این امر نباید بر وظایف انسانی شما تأثیر بگذارد. با این تذکّر، توجّه فرد را به جدایی مسئولیت‌ها جلب می‌کند و افراد را به سوی اعتدال در رفتار و تفکّر فرا‌می‌خواند. در‌حالی‌که، بشر بسیاری اوقات از این مهم غفلت می‌کند و گاهی وظایف چنان به یکدیگر آمیخته می‌شوند که قابل تفکیک و جدایی نیستند و شخص به دلیل این اختلاط در انجام تمام امور ناتوان است، قرآن بشر را از این سردرگمی پرهیز می‌دهد.

هدیه به پیشگاه مطهر پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم صلوات





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ