زن و مـــرد لبــاس یکــدیـــگرنــد
خداوند زن و مرد را مکمّل و لباس یکدیگر میداند، زیرا اگر هماهنگ و همرنگ باشند میتوانند مجموعهای سالم برای بندگی فراهم کنند. نیروی نشأت گرفته از همفکری بیش از هر نیروی دیگر میتواند این دو را یاری کند؛ و همین عامل به لطف خدا برای تکمیل کردن کاستیها و نواقص زندگی کافی است. قرآن در آیه 187 سوره مبارکه بقره میفرماید: (... هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ ...) « همسران شما، لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید). » در این آیه زن و مرد بهعنوان لباس معرفی می شوند هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛ شما باید ستر و پوشش یکدیگر باشید. از طریق مرد نقصان زن پوشش یابد؛ و به واسط? زن کاستیهای مرد جبران شود. ستّاربودن اولین اثری است که لباس برای هر کس به همراه دارد. در فضایی که نواقص و غفلتهای زن و مرد بی پروا و بیباکانه مطرح میشود، قطعاً نقش ستّاربودن این دو رنگ میبازد. نقصان و کاستیها اگر از محدود? خانوادگی فراتر رود؛ و به بیرون از زندگی کشانده شود نشانگر ناتوانی آن دو در بروز ویژگی ستّاربودن آنهاست. خداوند زن و مرد را لباس یکدیگر قرار داده است، تا در گرما و سرمای زندگی در شداید و مشکلات آن به یکدیگر پناه ببرند. اگر پایبند به این قانون الهی گردند هرگز، ناگفتههای زندگیشان مرزهای خانوادگی آنها را نمیشکافد تا بازگو کردن مشکلات آنها تفریح و سرگرمی وابستگان و نزدیکان را فراهم سازد. در این آیه آمده است: هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ. چنانچه در مباحث قبلی ذکر شد و در مطالب بعدی به آن اشاره خواهد شد زن نقش اساسی و سازندهای در زندگی بر عهده دارد، به همین دلیل در این قسمت آیه خدای سبحان اول زن را لباس مرد معرفی میکند، در ابتدا زن زینت بخش همسر خویش میشود و نعمت ستّاربودنی که به زن عطا شده به مراتب مهمتر از مرد است. تأثیر ستّار بودن را زن بالاصاله دارد اگر او در این وظیف? خویش کوتاهی و نقصانی مرتکب شود به تبع مرد نیز در انجام وظیفهاش ناتوان خواهد ماند. زنان باید نقش خود را در زندگی مشترک باور کنند تا در انجام وظایف واگذار شده سهل انگاری نکنند. از امام باقر (ع) روایتی در دست است. ایشان میفرمایند: نقاءُ الثوب یَکبتُ العدو و غسل الثیاب یذهب الهم ؛ لباس تمیز دشمن را برزمین میزند؛ و شستن لباس غصه را از بین میبرد. اگر روایت حضرت را در کنار این آیه از قرآن قرار دهیم هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ از مفهوم این دو چنین برداشت میشود که لباس کثیف در عالم ظاهری باعث دلگیری و خستگی روح میشود. وقتی شخص خود گرفتار کسالت شود؛ و از درون ایستادگی و مقاومت خود را از دست بدهد یعنی دچار ضعف شخصیّت شود، مطمئناً در مقابل دشمن مقاومت چندانی نخواهد داشت، درحالیکه دشمنِترین دشمنِ انسان را نفس او دانستهاند یعنی شخص آلوده نمیتواند در مقابل نفس مقاومت کند. و از چنگال آن رهایی یابد. اعداء عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ دشمنترین دشمنان نفس انسان است که در میان دو پهلویش پنهان شده است. حال که قرآن زن و مرد را لباس یکدیگر میداند این دو باید از چه تطهیر باطنی برخوردار باشند تا علاوه بر اینکه در مقابل نفس خود مقاومت میکنند و با توطئههای شیطان از پا درنمیآیند، بتوانند وظیفهی ستّاربودن و پوشش عیوب همسر خویش را برعهده داشته باشند. هم اجازه ندهند غصّه و ناراحتی بر خود آنها عارض شود؛ و هم همسرشان را از تأثیرات آن در امان بدارند. شاید بتوان گفت بهتر است هر زوجین زمان ازدواج آداب لباس پوشیدن را به نیّت انتخاب همسر بخوانند زیرا در آداب لباس پوشیدن آمده است: « اَللهُمَّ اجْعَلْهُ ثَوْبَ یُمْنٍ وَ تُقی وَ بَرَکَ?، اَللهُمَّ ارْزُقْنِی فیهِ حُسْنَ عِبادَتِکَ وَ َعمَلاً بِطاعَتِکِ وَ اَداءَ شُکْرِ نِعْمَتِکَ» خدایا این لباس را میمون و مبارک قرار بده. این لباس را لباس تقوا و سعادت و برکت من قرار بده. خدایا روزی من کن تا در این لباس بندگی و اطاعت تو را کنم. اَداءَ شُکْرِ نِعْمَتِکَ ؛ هم شکر این لباس را بجا بیاورم که چه نعمتی در اختیار من است؛ و هم شکر نعمتهای قبل و بعد که منوط به این لباس هستند، امّا باید توجه داشت که در این وادی تشبّه مرد به زن و یا زن به مرد مذموم و ناپسند است یعنی هر یک باید سهم خود را در زندگی ایفا کنند. زن در همان قالب زنانه و ظریف خود باقی بماند؛ و مرد در قالب مردانه و پر جذبه خویش، زن در قالب جلو? جمالی خدای سبحان لباس مرد شود؛ و مرد در قالب جلوه جلالی حضرت حق زن را از ستّاربودنش بهرهمند سازد. گفتیم خدای سبحان مبنای این کانون الهی را بر مودّت و رحمت بنا کرده است. این دو رکن اساسی زندگی، زن و مرد را پوشش یکدیگر میکند و باعث میشود تا خلاء عاطفی، عبادی، علمی و مسائل فردی و اجتماعی هر یک از آن دو را پر کند. اگر کسی گمان کند، بعضی از نواقص اعتقادی، اخلاقی و یا رفتاریش با پوشش همسرش جبران پذیر است؛ و سایر نواقص او ممکن نیست، گرفتار فکر باطل و اشتباهی شده که اثر این تفکّر غلط باعث سلب اطمینان زن و مرد نسبت به یکدیگر میگردد تا جایی که ممکن است برای پنهان کردن کمبودها و نواقص و خطاهای خویش هر کدام تصمیمگیریهای نابجا و عملکردهای اشتباهی را در پیش گیرند، شاید کار از این فراتر رود و زن و مرد برای جبران خطاهایشان به خطاهای بالاتر و بزرگتری دست بزنند که زندگیشان را در آتش خودخواهی به نابودی و تباهی بکشاند که گاهی بهغیر از مقداری خاکستر چیزی از آن کانون عشق و علاقه برجای نخواهد ماند. چون خدا زن و مرد را لباس یکدیگر آفریده است و می فرماید: هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ زوجین در انتخاب و حفظ یکدیگر دقّت کافی داشته باشند تا اهرمهای نگه دارنده ی زندگیشان تقویّت شود. در این بحث ما به چند خصوصیّت این پوشش اشاره میکنیم. 1- آنها در طول زندگی نباید کمترین قصوری نسبت به وظیفه ستّاربودن خود داشته باشند، زیرا لباس اگر کمدوام باشد، از کاربرد لازم برخوردار نخواهد بود؛ و پوشش مناسبی نیست که انسان از خرید آن راضی و خشنود گردد. اگر زن و مرد در تمام طول زندگی خود را آیین? یکدیگر بدانند، قبل از آنکه نفر سوّمی خطاهایشان را متذکّر شود، خود با نگاهی محبّتآمیز در رفع نواقص یکدیگر میکوشند. این دیدگاه نباید مقطعی و کوتاه مدّت باشد، زیرا به محض بیتوجهی هر یک، زندگی دستخوش تزلزل و نابودی خواهد شد. «بی ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد» ابتلاء به کمترین خصیصه بد اخلاقی، میتواند زندگی را در آستانه نابودی قرار دهد. تمیزترین و پاکترین لباسی که شخص در طول زندگی بر تن میکند احرام است. پاک از هر آلودگی و نجاستی؛ سفید سفید به رنگ پاکی و قداست؛ و چون کانون خانواده مقدّس است، قلب افراد برای حضور در این عبادتگاه باید چون لباس احرام پاک باشد. لباس، پوست دوم انسان نیست، بلکه قسمت عمد? زندگی اوست و نیاز به مراقبت و محافظت خاص دارد. شخص باید مراقب باشد تا لباسش پاره نشود، زیرا کمترین پارگی در آن نگرانیهایی به همراه دارد. بعضی افراد وقتی عصبانی میشوند لباس خود و یا دیگران را پاره میکنند، زیرا غضب نوعی دیوانگی است الحدة ضربٌ مِنَ الجُنُون شخص در آن زمان از فضای عقل خارج میشود؛ و قدم در وادی جنون و دیوانگی مینهد. زن و مرد باید از عصبانیّت یکدیگر جلوگیری کنند؛ و سعی در از بین بردن فضاهای خشونتآمیز زندگی داشته باشند؛ و از خدا کمک بگیرند که اگر عصبانی شدند بر غضب خویش مسلط گردند تا گلستان زندگی به وادی بیزرع و بیحاصل بدل نشود «هر یک از دو همسر باید اخلاق و رفتار و برخورد خود را نسبت به نیاز روحی همسر خود تنظیم کند؛ اگر مرد عصبانی بود زن با لطافت با او برخورد کند و اگر زن خسته بود مرد با او مدارا کند.» موارد ذکر شده تنها در پناه قرآن و آیات الهی قابل حصول است. هر کس به قرآن تمسّک جوید رستگار میشود. هر زوجی که علاقمند پایداری زندگی خویش است باید چشم از منیّتهایش فرو بندد تا خودخواهیها عامل نابودی زندگیشان نشود. 3- «در تفسیر هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ آمده است لباس باید در دوخت و جنس مناسب انسان باشد وظیف? لباس حفاظت و زینت است و انسان تا آخر به آن احتیاج دارد لباس انسان را از سرما و گرما و ... حفظ میکند چنانکه لباس، تن آدمی را گرم میکند وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگی را از سردی میرهاند آنگونه که دوری از لباس موجب رسوایی است دوری از ازدواج و همسر نیز سبب انحراف و آلودگی میشود.» قرآن برای حفظ و سلامت خانواده کاربردیترین راهکارها را به مخاطبین خود ارائه میدهد. خدا طلاق و جدایی را منفور میداند، مگر در مواردی خاص، به همین دلیل بحث ستّاربودن زن و مرد را مطرح میکند تا هر کدام از این دو خود را شریک و همراه زندگی بدانند. هیچکس نباید وظیفه فردی خود را بر دوش دیگری بار کند؛ و همچنین باید که در رفع نواقص فردی خود به طور کامل تلاش کند. اگر فرد توان تسلط بر نفس خویش را بیابد و آن را مهار کند، مطمئناً، اگر در فضای پر از عشق و محبّت خانواده قرار بگیرد، بهتر میتواند بر مسئولیتهایش پایدار بماند؛ و چون به این مقام قدم گذارد، میتواند زندگی خود را نماد ازواج مطهر? قرآن سازد؛ و از تربیتهای الهی بهرة بیشتری را ببرد. |