خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
پیوندآسمانی
کوچکم اما بزرگ شده ام ... آنقدرکه با تنهایی ، قلم ، کاغذ و اتاق تاریک آشنایم نوشتن را نیاموختم ، فقط تمرین می کنم ! مشق می کنم و لذت می برم ... هرگاه دلم ازخیابانهای زنگارگرفته و مردم سنگ دل این شهرمی گیرد ، برایش می نویسم _ می دانم می خواند ... حالم بهترمی شود، شاید نوشتن دردی را دوا نکند اما مرا سبک می کند به بی وزنی می رسم... ایمان دارم که به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل است . ... گفتم تنهایی ام را قسمت می کنم ، البته سهم کمی نیست... آرزو دارم حرف های دلم کسی را نیازارد...اگرهم زبانم لال چنین اتفاقی افتاد ، بر بزرگی خود و کوچکی من ببخشید ...! ایمن باشید درامان ایمان
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 8
کل بازدید : 52884
کل یادداشتها ها : 101
خبر مایه

موسیقی


یک نکته ی رنگی :

توجه و علاقه شما به رنگها در طی زمان تغییر می کند به دلیل آن که خصوصیات اخلاقیتان نیز در سالیان دراز تغییر خواهد کرد. اما اگر در مورد رنگی ناگهان عقیده خود را عوض کنید به علت ضعف شما و یا به علت نیازتان به تغییر محیط است .

شما جه رنگی هستید ؟ ( روانشناسی رنگ )

رنگ های هماهنگ با عددها و حرف ها:

قرمز: (1) ش.س.ج.الف

نارنجی: (2) ت.ث.ک.ب

زرد: (3) ی.ل.ص.ض

سبز: (4) و.م.د.ژ

آبی: (5) چ.ن.ط.ظ

نیلی: (6) ح.خ.ف

بنفش: (7) ع.پ.غ

صورتی: (8) ز.ق.هـ

طلایی: (9) ر.ذ.گ

نــمــونــه:

مصطفی سعیدی رشک علیا

م 4 ص 3 ط 5 ف 6 ی 3 س 1 ع 7 ی 3 د 4 ی 3 ر 9 ش 1 ک 2 ع 7 ل 3 ی 3 ا 1

سپس این اعداد را با هم جمع می زنیم:

4+3+5+6+3+1

+ 7+3+4+3+9+ 1+2+7+3+3+ 1 = 65

6+5

= 11 ============<< 1+1 = 2

عدد 2، برابر با رنگ نارنجی است پس من

ویژگی های رنگ نارنجی را دارم

ســبــز :

مهم است که برای خودتان برنامه ی روزانه داشته باشید.

کم پیش می آید زندگی شما آشفته و بی هدف باشد.

دیگران برای گرفتن راهنمایی پیش شما می آیند.

برای گسترده تر ساختن دانش خود هرگز از آموختن

باز نخواهید ماند. ارج نهادن به آیین گذشته

برایتان با ارزش است


نــارنــجــی :

شوخ طبعی ویژه ای را که به ارث برده اید

سبب شده است که دوست داشتنی باشید.

نشاط شما آرزوی قلبی خیلی هاست.

شخصیتی دوست داشتنی دارید. گاهی درباره ی

هر چیزی بیش از اندازه زیاده روی می کنید

بنابراین تلاش کنید که دیگران رویتان اثر نگذارند.

با کاری که می کنیدشاید نتوانید دیگران را خوشحال

سازید مگر این که دست از تقلید بردارید و

آنچه را که در درونتان می جوشد بیرون کنید

 

بــنــفــش :

دوستدار کندوکاو و جستجو در هر پدیده هستید.

هیچ رویدادی را به راحتی نمی پذیرید مگر این که

خودتان آن را تجربه کرده باشید.

در حل گرفتاری های خود راه حل را در درون خود بجویید.

دوستدار تنهایی هستید و هماهنگ شدن و یا کنار آمدن

با دیگران یکی از گرفتاری های بزرگ زندگی شما است

 

آبــی :

دیگران شما را شخصیتی رک و بی آلایش می دانند

و به همین سبب برایشان دوست داشتنی هستید.

آزادی برایتان ارزشمند است و هرگز نمی توانید در جایی

کار کنید که به شما فشار می آورند و یا زیر نظر هستید.

زندگی با همه ی سختی ها و گرفتاری هایش

برایتان خوشایند است. روحیه ی سرکشتان نمی گذارد

که در یک جا پایبند شوید و می خواهید در میان مردم

نیز نامی شوید. در هر جایی که قدم بگذارید

با هوش خود خواهید توانست آرامش را در آنجا برقرار کنید


قــرمــز :

خودخواه هستید و برای رسیدن به هدفهایتان دیگران را

له می کنید. در اوج شادی با کوچکترین بهانه ای اخم هایتان

در هم می رود و در لاک خود فرو می روید. گاهی نیز به سرعت

شکیباییتان را از دست می دهید و به دیگران زور می گویید

 

صــورتــی :

دارای قدرت جسمی بالایی هستید. به خاطر اراده ی بالایی

که دارید می توانید رویاهایتان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید.

مهر به دیگران در شما آن چنان بالاست که دیگران برایتان

با ارزشمندتر از خودتان هستند. برای رسیدن به هدف هایتان

سلامتی خودتان را نیز به فراموشی خواهید سپرد

 

طــلــایــی :

در هر چیزی تنها میزان بالای آن می تواند شما را

خوشنود کند رفتار و سخنتان چنان زیبایی ای در

خود دارد که کم پیش می آید کسی شما را خوب بشناسد.

کم پیش می آید که چهره ی افسرده ای به خود

بگیرید چون که به هر چیزی با خوش بینی نگاه می کنید.

در هر کار گروهی پیروز سر افراز هستید

نــیــلــی :

زندگی شما همانند زندگی انسان های عارف است

و مردمی که با آن ها سر و کار دارید نزد شماگناهشان

را بازگو می کنند. دیگران را دوست دارید و از

حس ششم خوبی نیز برخوردار هستید و این چنین از

گرفتاری های مردم آگاه می شوید. بسیار با قدرت

و سخاوتمند هستید. دادخواه هستید و با کوچکترین

بیدادی دیگران آزرده می شوید.

بیشتر افرادی که سوی شما می آیند گرفتار هستند

و برای دریافت کمک به شما روی می آورند

زرد :

تیز هوش و خوش بین هستید. هرگز در گفتن

آن چه که می خواهید بر زبان بیاورید کم نخواهید آورد.

به خاطر زنده دلی همیشه دور و برتان پر از دوستان

خواهد بود. با اینکه روحیه ی شادی دارید اما هرگز

شادمان نخواهید بود مگر این که شادی هایتان را

با دیگران تقسیم کنید .


درباره رنگ :

 

مطالعه درباره ی رنگ ملاحظاتی را در زمینه های فیزیک ، فیزیولوژی و روانشناسی پیش می آورد . علم فیزیک ، توزیع انرژی طیفی نوری را که از یک سطح صادر و یا به وسیله ی آن منعکس می شود ، بررسی می کند ( شاخه ی خاصی از آن به مطالعه ی جنبه های شیمیایی رنگیزه ها و رنگینه ها ، در ارتباط با خواص رنگ ساز این مواد می پردازد ) . فیزیولوژی ، فرایند هایی را که در چشم و مغز به هنگام تحریک ناشی از تجربه ی رنگ اتفاق می افتد ، مورد مطالعه قرار می دهد . روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه ی بصری – بحث می کند . اشتراک اصطلاحات در این عرصه ها ، غالبا ً بر دشواری درک مفاهیم می افزاید . مطالعه ی هنری رنگ نیز مقوله ای جدا از این ملاحظات نیست ، و به خصوص رویکرد روانشناختی رنگ در این زمینه اهمیت دارد .

 

 


هر رنگ دارای سه صفت یا سه بُعد بصری مستقلا ً تغییر پذیر است : فام ، درخشندگی و اشباع .

فام ، صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله ی رنگی ( از قرمز تا بنفش) – معادل با نور طول موج های مختلف در طیف مرئی – مشخص می کند .گفته می شود که تقریبا ً 150 فام متفاوت را می توان تشخیص داد ، ولی همه ی اینها به طور مساوی در طیف مرئی توزیع نشده اند ، زیرا چشم ما برای تفکیک فام ها در طول موج های بلند تر توانایی بیشتری دارد . بلند ترین طول موج ها در منطقه ی قرمز و کوتاه ترین طول موج ها در منطقه ی بنفش هستند . دسته بندی عمومی رنگ ها به بیفام ( سیاه ، سفید و خاکستری ها ) ، و فام دار ( قرمز ، زرد ، سبز ،...) بر همین صفت مبتنی است . برای سهولت درک مطلب ، فام را می توان مشخص کننده ی اسم عام رنگ ها تعریف کرد .

قرمز ، زرد و آبی را فام های اولیه می نامند و چون مبنای سایر فام ها هستند ، رنگ های اصلی نیز نام گرفته اند . فام های ثانویه عبارتند از : نارنجی ، سبز و بنفش که که از اختلاط مقادیر مساوی از دو فام اولیه حاصل می شوند . فام های ثالثه از اختلاط فام های اولیه و ثانویه به دست می آیند : زرد- نارنجی( پرتقالی) ،

نارنجی- قرمز ، قرمز- بنفش ( ارغوانی) ، بنفش- آبی ( لاجوردی) ، آبی- سبز (فیروزه ای) ، سبز- زرد (مغز پسته ای) . دوازده فام نامبرده را با ترتیبی معین در چرخه ی رنگ ، نشان می دهند . در چرخه ی رنگ ، فام های ثانویه و ثالثه ای که بین یک زوج فام اولیه جای گرفته اند ، دارای روابط خویشاوندی هستند و در کنارهم ساده ترین هماهنگی رنگی را پدید می آورند .

درخشندگی (والوور) ، دومین صفت رنگ است و درجه ی نسبی تیرگی و روشنی آن را مشخص می کند(غالبا ً نقاشان اصطلاح رنگسایه را نیز در همین معنا به کار می برند) . معمولا ً درخشندگی رنگ های فام دار را در قیاس با رنگ های بیفام می سنجند . در چرخه ی رنگ ، زرد بیشترین درخشندگی (معادل خاکستری روشن نزدیک به سفید) و بنفش کمترین درخشندگی ( معادل خاکستری تیره ی نزدیک به سیاه) را دارد . در سلسله ی رنگی ، هر فام نسبت به دیگری میزان تیرگی یا روشنی ذاتی اش را می نمایاند . معکوس کردن این ترتیب طبیعی ، ناسازگاری رنگی به بار می آورد (مثلا ً اگر بنفش روشن در کنار سبز زیتونی قرار گیرد ، نوعی تکان بصری ایجاد می کند .

اشباع )پرمایگی) ، سومین صفت رنگ است و میزان خلوص فام آن را مشخص می کند ( گاه واژه ی شدت را در این مورد به کار می برند ) . فام های چرخه ی رنگ صد در صد خالص اند ولی در طبیعت به ندرت می توان فام خالصی یافت . همچنین ، کمتر رنگیزه ای حد اشباع فام مربوطه در چرخه ی رنگ را داراست .

اگر فام ها به هم آمیخته شوند ، رنگ های شکسته به دست می آیند . اختلاط فام های خالص با یکدیگر یا با رنگ های بیفام ، باعث تغییر در پرمایگی و درخشندگی شان می شوند . به طور کلی ، هر فام قابلیت ایجاد رنگ های متنوعی را در حوزه ی خود دارد که به آن تلوّن (واریاسیون ) می گویند ( مثلا ً انواع صورتی ، اُخرایی وقهوه ای ، تلوّن در فام قرمز هستند.

چگونگی متظاهر شدن رنگ ها از دیگر مباحث رنگ شناسی است . در تجربه ، سه نمود مختلف در رنگ ها می توان تشخیص داد : فیلمرنگ ، حجمرنگ و سطحرنگ . فیلمرنگ ، رنگی است که در فاصله ای نا مشخص نسبت به بیننده ظاهر می شود (مثلا ً رنگی که در طیف نما اسپکتروسکوپ می توان دید ، یا رنگ آسمان خاکستری یکنواخت) . فیلمرنگ ، بافت واضحی ندارد و گویی شخص می تواند کمابیش به درون آن رسوخ کند . همواره در تراز جلو به چشم می آید . فیلمرنگ را نمی توان همچون کیفیتی در اشیاء و یا متعلق به رویه ی اشیاء دانست .

حجم رنگ را در اشیای پشت نما می توان دید ( مثلا ً در یک استکان چای یا در بخار رنگین) . حجمرنگ در فضای سه بُعدی که اشغال کرده است گسترش می یابد ، ولی تراز متغیری نسبت به چشم بیننده ندارد .

سطحرنگ ، چنان به نظر می آید که روی سطح شیء قرار گرفته است ( مثلا ً در یک کاغذ رنگی) . بافت رویه ی شیء را به خود می گیرد و حایل غیر قابل نفوذ برای چشم ایجاد می کند . سطحرنگ را معمولا ً همچون کیفیتی در خود شیء می انگاریم .

از این سه کیفیت ظاهری که اشاره کردیم ، نمود های دیگری چون تلأ لو، فروغ و فلزنما ناشی می شوند . نقاشان با سطحرنگ سر و کار دارند ولی بخشی از صناعت آنان معطوف به ایجار نمود های حجمرنگ ، فیلمرنگ ، تلأ لو و فروغ به وسیله ی رنگیزه است که در واقع چنین کیفیت هایی را ندارد . آن دسته از حجم سازان مدرن که با موادی چون پلاستیک کار می کنند ، از نمود حجمرنگ بهره می گیرند .


یکی از ملاحظات روانشناختی رنگ که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد ، بررسی تأثیر متقابل رنگ ها است . جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می کند . اگر در شرایط روشنایی مناسب ، چند ثانیه به یک رنگ فام دار خیره شویم و بی درنگ بر سطحی سفید بنگریم ، مکمل آن رنگ را خواهیم دید . این پدیده را – که ناشی از واقعیت فیزیکی رنگ عینی نیست – پی انگاره می نامند . پی انگاره ی هر رنگ ، رنگ مجاورش را تحت تأثیر قرار می دهد و در نتیجه ، تفاوت کیفی آن دو رنگ بارزتر می شود ( مثلا ً قرمز در کنار سبز ، پرمایه تر به نظر می رسد و برعکس ) . تغییری که بدین سان در جلوه ی رنگ ها پدید می آید ، مشخص کننده ی تباین آنها است . اگر موقعیت دو حوزه ی رنگی مقایسه شده چنان باشد که تغییر جلوه ی رنگ ها با هم تلاقی کند ، اصطلاح تباین همزمان به کار برده می شود .

رویکرد روانشناختی رنگ به احساس های معینی نیز بستگی دارد که رنگ های عینی دربیننده برمی انگیزند.

به سخن دیگر ، در این مقوله ، رابطه ی رنگ های عینی با اثرات ذهنی شان مورد نظر است . رنگ هایی که حاوی مقدار زیادی آبی هستند ( از بنفش تا سبز) ، نسبت به رنگ هایی که زرد یا قرمز بیشتری در خود دارند (از مغز پسته ای تا ارغوانی) ، سردتر می نمایند . رنگ های سرد ، مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می کنند و رنگ های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می شوند . به لحاظ بصری ، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند . بسیاری از نقاشان از این کیفیت رنگ ها برای فضا سازی تصویری بهره گرفته اند . منشأ احساس هایی چون گرمی ، سردی ، پیش آیندگی ، پس روندگی ، وزن و اندازه ی رنگ ها – که اصطلاحاتی رایج در ادبیات هنرهای تجسمی اند) همانا سه صفت اساسی رنگ ، یعنی فام ، درخشندگی و اشباع است .

نقاشان قدیم بسیاری از نمودها و اثرات بصری رنگ را بدون شناخت علمی به کار می بستند ، ولی انتشار نظریه های رنگ ، نقاشان پُست امپرسیونیسم ، اُرفیسم و آپ آرت را بر آن داشت که امکانات بیانی و تزیینی رنگ را گسترش دهند و به راه حل های تازه ای در مسائل حجم ، فضا ، نور و حرکت دست یابند .

 


رنگ در تلویزیون :


تصویر در تلویزیون رنگی از نوارهای ریز متعددی از رنگهای اصلی نور یعنی قرمز ،سبز ، و آبی تشکیل می شود . این نوارها سطوح درخشندگی مختلفی دارند . وقتی به صفحه تلویزیون نگاه می کنیم ، چشم این نوارها را با هم مخلوط می کند و یک تصویر واحد با انواع مختلف رنگها را می بیند.از فاصله دید معمولی ، نوارهای نور روی صفحه ترکیب می شوند و یک تصویر دقیق تمام رنگی را تشکیل می دهند.

 

 

دیدن رنگها :

اشیا به دلیل نحوه انعکاس نور از روی آنها رنگی دیده می شوند . نور سفید خورشید یا لامپ برق حاوی همه رنگهای طیف نور است . وقتی نور سفید روی یک شی می افتد ، شیئ را تشکیل می دهند. مثلاَ یک شیئ سبز رنگ شیئ است که فقط پرتوهای سبز را منعکس و بقیه را جذب می کند. شیئ که همه رنگهای طیف نور را منعکس کند سفید دیده می شود . شیئ که هیچ رنگی را منعکس نکند سیاه دیده می شود .

نمای نزدیک :

اگر بخشی از صفحه تلویزیون رنگی را بزرگ کنیم، می توانید ببینید که تصویر آن از نوارهای

متعدد و ریزی به رنگهای قرمز، سبز، و آبی تشکیل شده است .






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ