امام رضا شناسی (استاد محترم خانم زهره بروجردی) جلسه 7 |
امروز اولین نکتهای که در محضر حضرت علی بن موسی الرضا آموزش میگیریم تفسیر آیه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» آیهای که هر یک از ما بارها آن را تکرار نمودهایم اما شنیدن تفسیراین آیه از زبان مطهر حضرت علیبن موسی الرضا (ع) معنای دیگری را در ایفای کلام ادا میکند هر یک از ما مرتبا در نماز میگویم : « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» از وجود مقدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در عیون اخبار الرضا ص 617 در ذیل این آیه، روایتی نقل شده است حضرت این روایت را از قول پدرشان امام صادق(ع) نقل میکنند : « قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ قَالَ یَقُولُ أَرْشِدْنَا إِلَى الطَّرِیقِ الْمُسْتَقِیمِ أَیْ أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِیقِ الْمُؤَدِّی إِلَى مَحَبَّتِکَ وَ الْمُبَلِّغِ دِینَکَ وَ الْمَانِعِ مِنْ أَنْ نَتَّبِعَ أَهْوَاءَنَا فَنَعْطَبَ أَوْ نَأْخُذَ بِآرَائِنَا فَنَهْلِکَ» « در قول خدا اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ که مقصود اینست که ارشاد کن ما را براه راست، ارشاد کن ما را بملازم بودن راهى که بکشاند ما را بمحبت تو و رساننده باشد ما را بدین تو و منعکننده باشد ما را از اینکه پیروى کنیم میل و هواهاى نفسانى خود را تا هلاک شویم» امام صادق دربارهی آیه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» چنین نقل فرمودند: یعنى ما را به راه راست هدایت و راهنمایى کن، یعنى به ملازمت راهى که ما را به محبّت تو و دین تو میرساند، و از پیروى هواى نفس و آراء شخصی که باعث نابودى و هلاکت است، ممانعت نماید- ارشاد فرما.) قبل از آنکه به بررسی کلام حضرت بپردازیم در رابطه با «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» باید بگوئیم: اهدنا فعل امر است و به معنای دعا به کار رفته است، برای آن معانی متفاوتی ذکر کردهاند مثلاً گفتهاند: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» یعنی 1- ما را هدایت کن به راه حق. 2- به راهی که راه توبه است. 3 خدایا من را هدایت کن به بندگی و ... اما حضرت علیبن موسی الرضا(ع) در توضیح «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» فرمودهاند: « أَرْشِدْنَا إِلَى الطَّرِیقِ الْمُسْتَقِیمِ» ( خدایا ما را ارشاد کن به طریق مستقیم) . مفسرین در تفسیر طریق مستقیم گفتهاند: منظور همان شریعت حقه الهی است و در رابطه با «مستقیم» گفتهاند این کلمه به معنای قائم است، یعنی دیندار باید در هر حال قائم و در حرکت باشد. حضرت میفرمایند: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» یعنی ارشاد کردن برای رسیدن به راه مستقیم و در ادامهی روایت میگویند: « أَیْ أَرْشِدْنَا لِلُزُومِ الطَّرِیقِ الْمُؤَدِّی إِلَى مَحَبَّتِکَ وَ الْمُبَلِّغِ دِینَکَ» (ما را به راه راست هدایت و راهنمایى کن، یعنى ما را ملازم راهی کن که به محبت تو ختم میشود.) نگاه حضرت به عبارات «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» نگاهی زیبا و عمیق است. حضرت « الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » را راهی میدانند که به معشوق منتهی میشود. هرگاه روندهی راه حق، به انتهای جاده حرکت خود مینگرد به غیر از نور محبوب چیز دیگری نمیبیند این صراط چنان برای او روشن و منور است که هیچ راهی در کنار آن جرأت خودنمایی ندارد. این راه، راهی است که معشوق مشتاق وصال بنده به خود است. حضرت حق در آیهی 54 سورهی مبارکهی مائده میگوید: « یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ » « خداوند جمعیّتى را مىآورد که آنها را دوست دارد و آنان(نیز) او را دوست دارند، » « صراط المستقیم» خدایا بنده را در راهی قرار بده که درانتهای راه، غرق در محبت معشوق شود راهی که انتهای آن فنای در راه توست اگر گوینده «اهدنا الصراط المستقیم» را چنین تفسیر کند به یقین رستگار میشود زیرا کمال انسان در بندگی حضرت حق است اگر بندگی حق با عشق نسبت به او همراه شود به یقین کمال آفرین خواهد بود، محبتها اگر درطریق بندگی حق به کار گرفته شود امور را بر بنده سهل و آسان میکند، زیرا عاشق از انجام کار برای محبوب نه تنها لذت میبرد بلکه هر لحظه درخواستش همین است. در داستان شیرین و فرهاد آمده است که خسرو پرویز از مجنون پرسید اگر شیرین چشم تو را از تو طلب کند چه میکنی مجنون گفت: چشم دیگرم را زیر پای او میاندازم. بگفتا گر کند چشم تو را ریش بگفت آن چشم دیگر دارمش پیش اگر معشوق کاری به عاشق واگذار کند عاشق نه تنها تمام تلاش خود را در انجام آن امر به کار میبندد و همت خود را بر آن مصمم میکند بلکه آن کار را مشتاقانه و با رضایت کامل انجام میدهد از سوی دیگر در انجام آن کار هیچ منتی بر معشوق ندارد، بلکه امر معشوق را لطفی از جانب او میداند که قابلیتی در عاشق دیده است که کار را به او واگذار کرده است. «المودی الی محبتک» خدایا مارا به راهی راهنمایی کن که به محبت تو ختم میشود. حضرت در ادامه متذکر میشوند تنها عشق ورزیدن به معشوق کافی نیست بلکه باید ملتزم به دستورات شریعت شد « الْمُبَلِّغِ دِینَکَ» خدایا ما را به راهی راهنمایی کن که آن راه ما را به دین و شریعت تو میرساند. دین خدا چیست؟ قرآن میگوید : « أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِص» (آگاه باشید که دین خالص از آن خداست) و در جایی میگوید: « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ (آل عمران 19)» (دین در نزد خدا، اسلام(و تسلیم بودن در برابر حق) است.) دین، اسلام است پس دین خالص دینی است که اسمش اسلام است اگر اسلام از ریشه سَلَمَ بگیریم یعنی اسلام دینی است که از هر شائبهای سالم است هیچ چیز به غیر از خدا و وصال به او در دین معناندارد یا به عبارتی همه چیز به غیر از او فانی و نابود شدنی هستند . با عبارت « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » مصلی در روز چندین بار از خداوند درخواست میکندخدایا ما رابه دین خودت برسان اگر سوال شود چرا بنده باید آیهی « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » را در طول عمر خویش چندین بار تکرار کنند و یا اگر کسی به دین خالص دست یابد تکرار مجدد این آیه به چه دلیل است؟ در پاسخ گفته میشود از تفسیر سخن حضرت میتوان چنین استنباط کرد در این راه عاشق به سوی معشوقی بینهایت حرکت میکند سالک در هر بار قرائت آیهی « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » سیر کمالی جدیدی به سوی معبود طی میکند زیرا خداوند سبحان بدیع است و برای بدیع هر لحظه جلوهای جدید است از این رو سالک هر چه بیشتر جلو میرود به لایزالی محبوب بیشتر پی میبرد. خدا لایزال و محدود است در حالیکه انسان در حصار عالم ماده گرفتار است و محدود حصار زمان و مکان است بندهی محدود در عالم ماده هر بار آیهی « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » را تکرار میکند به جلوهگریهای نو و جدیدی از خدا دست مییابد و چون او میداند حضرت حق برای رشد و هدایت بنده دستورالعملهایی به نام دین دارد تن به پذیرش شریعت حقه به طور کامل میدهد و به دستورالعملهای محبوب خود را پایبند میسازد. البته لازم به ذکر است به هر اندازه بنده پایبند شریعت باشد باز هم موفق نخواهد شد به دین خالص دست یابد، زیرا اگر دین خالص به دست آمدنی بود تلاش برای رسیدن به آن امری بیفایده است. به عیارت دیگر اگر دین خالص، دینی بود که بنده میتوانست به همهی آنها دست تکرار آیه ی « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » لازم نبود اما دین خالص به طور کامل به دست آمدنی نیست که به تکرار آیه نیازی نباشد و اگر غیر از این بود تکرار آیه تحصیل حاصل بود و از خدای حکیم امر تکرار یک چیز قبیح است حقیقت دین چندان عمیق است که دستیابی به کنه و حقیقت آن امری سخت است. یک بار دیگر به تفسیر آیه « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » نگاه میکنیم از سخن ایشان چنین استنباط میشود که همهی بندگان بر صراط المستقیم خلق شدهاند یعنی همه انسانها فطرتا خداشناس ودین شناساند اگر انسان دین شناس نبود تقاضای دینداری نمیکرد بنده چون از خیرات و برکات دین آگاه است تقاضا میکند تا به حقیقت و کنه آن پی برد حقیقت دین عمیق و ژرف است و برای دستیابی به آن باید تلاش فراوانی صرف شود . و اما در رابطه با: « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » مطلب دیگری قابل ذکر است که بگوییم هیچ کس نمیتواند داعیه تدین داشته باشد و بگوید من بر دین حقم و نیازی به تکرار این آیه ندارم . بنده هر لحظه تقاضا میکند خدایا ما را به دین خودت برسان به جهت پویایی دین است زیرا بنده به هر قسمتی از آن دست یابد هزاران راز نهفته در پی یافتههایش نهان است با آیه اهدنا الصراط المستقیم بنده در این حرکت توحیدی از خدا طلب یاری و کمک میکند تا دستیابی به دین را برای او فراهم میسازد . روایت علی بن موسی الرضا مزین به چند راهکار دیگر است که در جلسات بعد پیگیری میکنیم. |
هدیه به پیشگاه مطهر امام رئوف علیه السلام صلوات |