خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
پیوندآسمانی
کوچکم اما بزرگ شده ام ... آنقدرکه با تنهایی ، قلم ، کاغذ و اتاق تاریک آشنایم نوشتن را نیاموختم ، فقط تمرین می کنم ! مشق می کنم و لذت می برم ... هرگاه دلم ازخیابانهای زنگارگرفته و مردم سنگ دل این شهرمی گیرد ، برایش می نویسم _ می دانم می خواند ... حالم بهترمی شود، شاید نوشتن دردی را دوا نکند اما مرا سبک می کند به بی وزنی می رسم... ایمان دارم که به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل است . ... گفتم تنهایی ام را قسمت می کنم ، البته سهم کمی نیست... آرزو دارم حرف های دلم کسی را نیازارد...اگرهم زبانم لال چنین اتفاقی افتاد ، بر بزرگی خود و کوچکی من ببخشید ...! ایمن باشید درامان ایمان
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 11
کل بازدید : 53035
کل یادداشتها ها : 101
خبر مایه

موسیقی


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آموختم که یک انسانم ، اشرف مخلوقات ، مایه مباهات خداوند بر فرشتگانش. چرا باید به بهترینمان بگویند مثل فرشته ! چرا به این فرشته هایی که بر خلقت بی مانند ما سجده کرده اند حسرت می بریم و غبطه می خوریم !خدایی که ما را آفریده است جز اینکه بدی نکنیم فرمان نداده است چون خود پاک است و جز پاکی و زیبایی چیزی نمی آفریند و اگر می خواهد که بدی نکنیم بخاطر اینست که در خلقت ما ذره ای بدی در وجود ما راه نداده است . لازم نیست یاد بگیریم چگونه خوبی کنیم فقط باید بدی ها را فراموش کنیم و راه بدی کردن را مسدود کنیم ، آنجا که بدی نباشد خوبی خود را نشان می دهد .آفتاب همیشه هست ابرها را کنار بزنیم .
خدایا از تو می خواهم که به عظمت خدایی خویش بر من رحم آوری و آنچه در توان من نیست بر من نگیری. اگر ناله ای کردم تو تسبیح فرض کن و اگر اشکی ریختم تو اشک شوق بگیر.

  

خدایا، گاه میگویی : فرود آی ، گاه میگویی : گریز
گاه فرمایی : بیا ، گاه گویی : پرهیز، خداوندا ، این نشان قربت است؟

یا محض رستاخیز ؟ هرگز بشارت ندیدم تهدید آمیز !
ای مهربان بردبارای لطیف نیک یار ، آمدم به درگاه ، خواهی به ناز دار ، خواهی خواردار


  

 

خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی را دارم

ولی چون خودی را نداری...


  

مهم نیست که در عشق شکست بخوری ، مهم این است که در عشقی

که به خدا داری شکست نخوری . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

از بار گنه شد تن مسکینم پست / یارب! چه شود اگر مرا گیری دست؟

گر در عملم آنچه تورا شاید نیست / اندر کرمت آنچه مرا باید هست . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

چشم هایی که خدا را نبینند، دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهان باز کرده اند . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

4. راز یک زندگی زیبا این است:

که امروز با خدا گام برداری و برای فردا به او اعتماد داشته باشی . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

صدور هیچ گذرنامه و ویزایی لازم نیست وقتی به خدا “پناهنده” می شوید . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

بهترین دوست، خداست. او آنقدر خوب است که اگر یک گل به او تقدیم کنید دسته گلی

تقدیمتان می کند و خوب تر از آن است که اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com
خدایا! تو آنچنانی که ما می خواهیم، مارا آنچنان کن که تو می خواهی . . .

.

.

.
اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com
خداوند ، گوش ها و چشم ها را در سر

قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جستجو کنیم . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

خوشبختی هدیه ی هماره ی خداست، فقط ما باید دستهایمان را برای گرفتن هدیه دراز کنیم . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

خدایا ، از عشق امروزمان ، چیزی برای فردا کنار بگذار . . .

.

.

.

اس ام اس با موضوع خدا ، اس ام اس ارتباط با خدا ، پیامک ارتباط با خدا www.radsms.com

از خداوند سپاسگذارم ، چون زیباست ، زیبایی را دوست دارد

و زیبایی هایی مثل ما را آفرید . . .


  

به من بیاموز ، دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند

کریه کنم برای کسانی که هیچگاه غم مرا نخوردند

لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند

و عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند . . .


  

بارالها!

در پیشگاه تو ایستاده‌ام،

و دست‌هایم را به سوى تو بلند کرده‌ام،

آگاهم که در بندگى‌ات کوتاهى نموده و در فرمانبرى‌ات سستى کرده‌ام،

اگر راه حیا را مى‌پیمودم از خواستن و دعا کردن مى‌ترسیدم ...

ولى … پروردگارم!

آن گاه که شنیدم گناهکاران را به درگاهت فرا مى‌خوانى،

و آنان را به بخشش نیکو و ثواب وعده مى‌دهى،

براى پیروى ندایت آمدم،

و به مهربانى‌هاى مهربان‌ترین مهربانان پناه آوردم.

و به وسیله پیامبرت که او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى،

و به وسیله برترین زن،

و به فرزندانش، که پیشوایان و جانشینان اویند،

و به تمامى فرشتگانى که به وسیله اینان به تو روى مى‌کنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را که خاصان درگاه تواند، وسیله قرار مى‌دهند، به تو روى مى‌آورم.

پس بر ایشان درود فرست،

و مرا از دلهره ملاقاتت در امان دار،

و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،

پیشاپیش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و دیدن تو مى‌شود قرار دادم

اگر با این همه، خواسته‌ام را رد کنى، امیدهایم به تو به یأس مبدّل مى‌گردد،

همچون مالکى که از بنده خود گناهانى دیده و او را از درگاهش رانده،

و آقایى که از بنده‌اش عیوبى دیده و از جوابش سر باز مى‌زند .

واى بر من اگر رحمت گسترده‌ات مرا فرانگیرد،

اگر مرا از درگاهت برانى، پس به درگاه چه کسى روى کنم؟

اما... اگر براى دعایم درهاى قبول را گشوده، و مرا از رساندن به آرزوهایم شادمان گردانى، چونان مالکى هستى که لطف و بخششى را آغاز کرده، و دوست دارد آن را به انجام رساند، و مولایى را مانى که لغزش بنده‌اش را نادیده انگاشته و به او رحم کرده است.

در این حالت نمى‌دانم کدام نعمتت را شکر گزارم؟

آیا آن هنگام که به فضل و بخششت از من خشنود شده، و گذشته‌هایم را بر من مى‌بخشایى؟

یا آن گاه که با آغاز کردن کرم و احسان بر عفو و بخششت مى‌افزایى؟

پروردگارا!

خواسته‌ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر ناامید، آن است که:

گناهان گذشته‌ام را بیامرزى،

و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى،

و پدر و مادرم را که دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاک‌ها خفته‌اند، ببخشى .

تنهایى‌شان را با انوار احسانت از بین ببر،

و وحشتشان را با نشانه‌هاى بخششت به انس بدل کن،

و به نیکوکارشان دم به دم نعمت و شادمانى بخش،

و به گناهکارشان مغفرت و رحمت عطا کن،

تا به لطف و مرحمتت از خطرات قیامت در امان باشند،

به رحمتت در بهشت ساکنشان گردان،

و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار کن،

تا مشمول شادمانى گذشته و آینده شویم.

 

آقایم!

اگر در کارهایم چیزى سراغ دارى که مقامشان را بالا مى‌برد و بر اکرامشان مى‌افزاید، آن را در نامه اعمالشان قرار ده،

و مرا در رحمت با آنان شریک کن،

و آنان را مشمول رحمتت بگردان، همچنان که مرا در کودکى تربیت کردند.


  

درشادترین لحظات زندگی،ازدردهاوغم هانیزسپاس گذارباشیم...


  

در مقاله حاضر به «موانع استجابت‏» مى‏پردازیم.

براى تحقق هر کارى گذشته از وجود اسباب، نبودن مانع نیز لازم است و تنها دراین صورت پیدایش آن کار ضرورى خواهد بود.

براى مثال; رویش بذر سالم در دل خاک مرطوب مشروط به این است که آفتاب سوزان‏یا سرماى شدید بر سر راه بذر آن قرار نگیرد.

در دعا نیز باید به موانع توجه داشت و آنها را از سر راه برداشت. برخى ازموانع عبارتند از:

? تنافى با سنتهاى آفرینش

خواسته‏اى که در دعا عرضه مى‏شود، باید مخالف‏سنت‏هاى الهى که خداوند بر پایه حق و حکمت‏بنا نهاده است نباشد.

از جمله سنت‏هاى خداوند این است که; براى هر یک از انسانها اجلى قرار داده که‏در صورت حتمى بودن گریز از آن نیست. بنابراین اگر کسى دعا کند که بخواهد خداعمر بى‏پایان به او بدهد و یا مریضى را که اجل حتمى او فرا رسیده است، از مرگ‏برهاند، اجابت چنین خواسته‏اى به معناى تعطیلى در قانون قطعى الهى و یا وروداستثنا در حریم آن است و این خود مانع از اجابت دعاست.

قرآن کریم در این باره مى‏فرماید:

«وانفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یاتى احدکم الموت فیقول رب لولا اخرتنى‏الى اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین و لن یوخر الله نفسا اذا جاء اجلهاوالله خبیر بما تعملون‏».

«از آنچه به شما روزى کرده‏ایم انفاق کنید، پیش از آن که مرگ یکى از شما فرارسد، آنگاه بگوید: پروردگارا چرا مرگ مرا تا زمانى اندک به تاخیر نمى‏اندازى،تا صدقه دهم و از صالحان باشم و هرگز خداوند اجل هیچ کس را وقتى فرا رسد، به‏تاخیر نخواهد انداخت‏».

? تزاحم دعاها

گاهى شخصى که از ستم دیگران به ستوه آمده، علیه ستمگران دعامى‏کند و از خداوند انتقام خود را مى‏طلبد ولى در همین حال این شخص به ظاهر مظلوم‏به خاطر ستمى که خود به دیگرى کرده، مورد غضب قرار گرفته است. همین تزاحم دعاهامى‏تواند مانع استجابت گردد. تزاحم در حدیث قدسى یکى از موانع دعا معرفى گردیده‏است‏خداوند متعال در این باره مى‏فرماید: «... اما ان تکون ظلمت احدا فدعا علیک‏فتکون هذه بهذه...» یا این است که تو به دیگرى ستم کرده‏اى و او بر ضرر تو دست‏به دعا برداشته است پس این به [واسطه] آن [دفع مى‏شود.] از حضرت صادق (علیه‏السلام) روایت‏شده است که: «هر گاه شخصى مورد ستم دیگرى واقع شود، سپس علیه اواز درگاه خداوند تقاضاى انتقام کند، خداوند مى‏فرماید: شخص دیگرى هست که ادعادارد از سوى تو مظلوم واقع شده و بر تو نفرین مى‏کند، اگر مى‏خواهى تا دعاى تو رادر باره او و دعاى او را در حق تو به اجابت رسانم و گرنه هیچ یک را برآورده‏نمى‏کنم; تا از عفو خود شما را بهره‏مند سازم‏».

گاهى هم انسان براى موفقیت‏خود دعا مى‏کند در حالى که بسیارى از اشخاص دیگر که‏از دست او دل شکسته‏اند براى ناکامیش با دل سوزان و اشک ریزان دعا مى‏کنند.

بنابر این دعا کننده باید قبل از دعا، دیگران را از خود راضى سازد. امام‏صادق(علیه السلام) فرمود: «کان ابى یقول اتقوا الظلم فان دعوه المظلوم تصعد الى‏السماء».

پدرم همواره مى‏فرمود: از ستم به دیگرى بپرهیزید; زیرا دعاى مظلوم تا آسمان‏بالا مى‏رود.

و امام کاظم(علیه السلام) فرمود: «لا تحقروا دعوه احد فانه یستجاب للیهودى والنصرانى فیکم و لا یستجاب لهم فى انفسهم‏».

دعاى هیچ کس را کوچک نشمارید; زیرا درخواست‏یهودى و نصرانى در باره شما به‏اجابت مى‏رسد گر چه در باره خود آنان مستجاب نمى‏گردد.»

? نبود قابلیت

قرآن کریم در واقعه طوفان نوح(ع) پس از آن که درخواست‏حضرت، مبنى بر نجات فرزندخویش، را نقل مى‏کند، مى‏فرماید: «یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلاتسالن ما لیس لک به علم انى اعظک ان تکون من الجاهلین‏».

دعا کننده باید قبل از دعا، دیگران را از خود راضى سازد. اى نوح [شایسته‏این که] از اهل تو [باشد] نیست و سر تا پایش ناصالح است. در باره آن چه به‏حقیقتش آگاه نیستى، از من چیزى مخواه، تو را پند مى‏دهم تا از جاهلان نباشى‏» ازاین روى کفر و عناد نسبت‏به حق مانع عنایت الهى و مشمول رحمت‏خاص او گشته و درلحظه انتقام رحمت عام را نیز تغییر مى‏دهد و هر دعایى حتى تقاضاى پیامبر بزرگ‏خداوند در حق پسر را بى‏تاثیر مى‏سازد. در آیه‏اى دیگر خداوند متعال پیامبراکرم را مخاطب خویش ساخته، مى‏فرماید:

«سواء علیهم استغفرت لهم ام لم نستغفر لهم لن یغفر الله لهم ان الله لا یهدى‏القوم الفاسقین‏».

بر منافقان یکسان است که تو در باره آنان طلب بخشش و غفران کنى یا نکنى [درهر دو صورت] خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزید زیرا خداوند گروه فاسق را [در اثرلجاجت و سیاهى قلبشان] هدایت نمى‏کند.

براى جلب رحمت الهى قلبى لازم است که سالم از کفر و نفاق باشد; زیرا به فرموده‏قرآن مجید: «یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتى الله بقلب سلیم‏». در روزقیامت مال و فرزند سودى نمى‏دهد، جز قلب سالم.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: پدرم همواره مى‏فرمود: از ستم به دیگرى‏بپرهیزید; زیرا دعاى مظلوم تا آسمان بالا مى‏رود.

چه قلب وقتى از مرض کفر و نفاق سلامت‏یافت، شایسته پذیرش رحمت الهى مى‏شود ومواهب خداوندى به سویش سرازیر مى‏گردد.

برخى دیگر از گناهان نیز قابلیت پذیرش دعا را از بین مى‏برند. آنجا که در دعاى‏کمیل از زبان امیرمومنان مى‏خوانیم: «اللهم اغفرلى الذنوب اللتى تحبس الدعاء».

بارالها! گناهانى که از من سرزده و مانع استجابت دعایم مى‏شود، بر من ببخش‏»،اشاره به همین واقعیت دارد.

محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل مى‏کند آن حضرت فرمود: «ان العبد یسال‏الله الحاجه فیکون من شانه قضاوها الى اجل قریب او الى وقت‏بطى فیذنب العبدذنبا فیقول الله تعالى للملک: لا تقض حاجته و احرمه ایاها فانه تعرض لسخطى واستوجب الحرمان منى‏».

بنده حاجتش را از خدا مى‏خواهد. بناى الهى نیز بر آن است که خواسته‏اش را دیریا زود به اجابت رساند. آنگاه بنده گرفتار گناهى مى‏شود. خدا به فرشته‏اى که‏مامور کار او است، مى‏فرماید: خواسته‏اش را به انجام نرسان و او را از دست‏یابى‏به خواسته‏اش محروم کن! زیرا او خود را در معرض خشم من قرار داده و مستحق دورى‏از رحمت من گشته است‏».

شخصى به رسول خدا عرض کرد:

«احب ان یستجاب دعایى فقال(ص):

طهر ماکلتک و لا تدخل بطنک الحرام‏».

دوست دارم دعایم مستجاب شود.

حضرت فرمود: آذوقه‏ات را از مال شبهه‏ناک پاک کن و غذاى حرام در شکم خود جاى‏نده‏».

و در حدیثى قدسى خداوند متعال فرمود: «و ربما صلى العبد فاضرب بها وجهه واحجب عنى صوته، اتدرى من ذالک؟ یا داوود ذاک الذى یکثر الالتفات الى حرم‏المؤمنین بعین الفسق...».

چه بسا بنده نماز مى‏گزارد و من آن را رد کرده، به صورتش مى‏زنم و صداى مناجات‏او را از خود دور مى‏سازم. مى‏دانى این چه شخصى است؟ اى داوود، این همان کسى است‏که همواره چشم خیانت‏خویش را متوجه حرم [ناموس] مومنان ساخته است‏».

? بى‏توجهى به واسطه‏ها

خداوند متعال خالق هستى و پدیدآورنده نظام و سنن حاکم‏بر آن است، لذا دوست دارد انسانها به این نظام احترام گذاشته، و در وصول به‏خواسته‏هایشان آن را از نظر دور نداشته و در عین حالى که تاثیر وسایل را درمقاصد خود به ذات حق مستند مى‏کنند، براى برآورده شدن نیازهاى خود، آنها را نیزبه کار بندند.

بر این اساس قرآن کریم براى دفع شر کفار راه جهاد را پیش روى مومنان گذارده‏است و مى‏فرماید: «و قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم ...» با آنها بجنگید، تاخداوند با دست‏شما کافران را به سزاى کارشان برساند».

در جاى دیگر کسانى را که در خانه نشسته و به امید فتح از سوى خدا دست روى دست‏گذاشته و اقدامى نمى‏کنند توبیخ مى‏کند.

شخصى به امام صادق(ع) عرض کرد: دعا فرما تا خداوند به من روزى راحتى بدهد،حضرت فرمود: «برایت دعا نمى‏کنم. برو همان طور که خداوند دستور داده، سعى و تلاش‏کن‏».

در برخى احادیث از کسانى که بدون توجه به وسائلى که خداوند قرار داده است،رفع مشکل خود را مى‏طلبند یاد شده است. این‏گونه افراد در پنج دسته ذیل قرارمى‏گیرند:

کفر و عناد نسبت‏به حق مانع عنایت الهى و مشمول رحمت‏خاص او گشته و در لحظه‏انتقام رحمت عام را نیز تغییر مى‏دهد و هر دعایى حتى تقاضاى پیامبر بزرگ‏خداوند در حق پسر را بى‏تاثیر مى‏سازد.

?. شخصى که خداوند مالى به او عنایت‏کرده، و او با اسراف و تبذیر و مصرف نابجا اموالش را به هدر مى‏دهد و از خداتقاضاى روزى مى‏کند.

?. مردى که از سوء خلق همسر خود و اذیت‏هاى پى‏درپى او به تنگ آمده و از خدامى‏خواهد تا او را از دست آن زن راحت کند، حال آنکه خدا راه طلاق را در پیش روى‏او گذاشته است.

?. شخصى که از آزار مکرر همسایه‏اش شکوه مى‏کند و او را به خاطر آن نفرین‏مى‏کند، در حالى که مى‏تواند خانه‏اش را بفروشد و در جاى مناسبى منزل اختیار کند.

?. آنکه در خانه نشسته، کار نمى‏کند و از خدا طلب رزق مى‏کند در حالى که خداوندراههاى روزى را پیش روى او قرار داده است.

?. کسى که مالى را به دیگرى قرض داده است و مقروض انکار مى‏کند.

سپس دست‏به دعا برداشته و از خدا برگشت مال خویش را مى‏طلبد، در صورتى که‏خداوند به او دستور شاهد گرفتن داده است.


  

«و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین »

پروردگار شما گفته است : مرا بخوانید تا خواسته هایتان را اجابت کنم و برآورده نمایم . همانا کسانی که از عبادت من (درخواست و سؤال از من) سرباز می زنند و سرکشی می کنند ، به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ می شوند .

خداوند در این آیه شریفه به صراحت اعلام می دارد که هر که مرا بخواند و از من چیزی بطلبد ، دعایش را می پذیرم و به استجابت می رسانم و حاجتش را برآورده می کنم . سپس تاکید می کند که هر کس از دعا کردن سرپیچی و عصیان کند و از سؤال و نیایش به درگاهم تکبر نماید و مرا نخواند ، او را با ذلت به جهنم افکنم .

واژه عبادت که در این آیه آمده است ، مقصود از آن به فرموده امام باقر علیه السلام دعا است ، زیرا برترین و با فضیلت ترین عبادت و بندگی خدا ، دعا و سؤال از درگاه اوست .

از امام باقر علیه السلام سؤال می شود: کدام عبادت افضل است ؟ می فرماید : چیزی نزد خدای عزوجل برتر از دعا نیست که از او سؤال و درخواست کنند وآنچه را نزد اوست از او بخواهند و هیچ کس نزد خدا دشمن تر نیست از کسی که در عبادت و پرستش ذات مقدسش گردنکشی کند و آنچه را نزد او است درخواست ننماید .

پرسشی که به نظر می رسد این است که با این صراحت بیان آیه مبارکه در استجابت دعای مؤمنان ، چرا درخواست ها به استجابت نمی رسد؟

در این باره مطالب جالب و زیادی در روایات معصومین علیهم السلام آمده که بهتر است بدون هیچ حاشیه ای از آنها استفاده کرد .

شرایط استجابت دعا

مهمترین شرایط استجابت دعا، مصلحت بودن آن است . چه بسا کسی چیزی را از خدا بخواهد که به مصلحتش نیست و چون خدای عزوجل ارحم الراحمین است و به بندگانش لطف دارد، قطعا مصلحت بنده اش را می خواهد و لذا اگر در حالی که مطلب درخواستی به مصلحت سؤال کننده نباشد ، به اجابت برسد ، قطعا قبیح است و خدای سبحان از هر قبیحی منزه است ، یا اینکه ممکن است مطلب درخواستی غیر ممکن باشد یا دارای مفسده ای - چه در کوتاه مدت و چه در دراز مدت - برای درخواست کننده باشد ، که ما بیشتر بر درگاهش عجز و لابه کنیم و به خاک افتیم و دعا و نیایش نمائیم و اگر در این دنیا ، دعای ما - طبق مصالحی که بسیاری از آنها بر ما پوشیده است - به استجابت نرسد، قطعا بر سرمایه آخرتمان افزوده می شود و اجر و پاداش ما را عندالله زیادتر می کند .

به هر حال لازم است انسان در هر حال از خدا بخواهد و دعا کند . معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام می پرسد: جانم به قربانت! چه می فرمایید درباره دو نفر که با هم وارد مسجد شدند، یکی بیشتر نماز می خواند و دیگری بیشتر دعا می کند، کدام یک برترند؟ حضرت پاسخ می دهد: هر دو کار نیکی انجام می دهند . عرض می کند: دانستم ولی کدام یک - به هر حال - برتر است؟ می فرماید: او که بیشتر دعا می کند . آیا نشنیدی که خدای سبحان می فرماید: «ادعونی استجب لکم » . دعا همان عبادت بزرگ است .

یکی دیگر از شرایط استجابت دعا این است که انسان به پیمانی که با خدا بسته است وفادار باشد . پیمان با خدا این است که در برابر احکام و اوامرش اطاعت کنیم و سر فرود آوریم و از دستورهای الهی سرپیچی ننمائیم ، در آن صورت اگر درخواستی کردیم ، بی گمان مورد استجابت قرار می گیرد .

شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: خدا می فرماید: «ادعونی استجب لکم » و با این حال ما هرچه دعا می کنیم به استجابت نمی رسد؟ ! حضرت فرمود: روا نشدن دعاهایتان برای این است که شما به عهد و پیمان خود با خداوند وفا نمی کنید . خداوند می فرماید: «اوفوا بعهدی اوف بعهدکم » به پیمان من وفادار باشید ، من هم به پیمانم وفا می کنم . «والله لو وفیتم الله لوفی لکم » به خدا قسم اگر وفا کنید ، خدا نیز وفا می کند .

شرایط دیگر استجابت دعا، دانستن جهت و روش دعا کردن است . در روایتی که نویسنده کتاب «نورالثقلین » نقل کرده، راوی از امام صادق علیه السلام می پرسد: چرا دعای ما به استجابت نمی رسد؟ حضرت می فرماید: باید روش دعا کردن را بیاموزید . سؤال می کند : روش چیست ؟ می فرماید: «تبدا فتحمد الله و تذکر نعمه عندک ثم تشکره ثم تصلی علی النبی و آله ثم تذکر ذنوبک فتقر بها ثم تستعیذ منها ، فهذا جهة الدعاء» در آغاز دعا، خدا را ستایش می کنی و نعمتهایش را به یاد می آوری سپس شکر و سپاس می کنی و بر پیامبر و اهل بیتش درود می فرستی، سپس گناهانت را یادآور می شوی و به آنها اعتراف می کنی و به خدا پناه می بری . این روش دعا کردن است .

شرط دیگر دعا صلوات است . در روایتی حارث بن مغیره از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود : هرگاه خواستی دعا کنی ، خدا را ستایش و تمجید و حمد و تسبیح و تهلیل کن و پس از حمد و ثنای پروردگار ، بر محمد و آلش صلوات و درود بفرست ، سپس دعای خود را با خدایت مطرح کن .

امام صادق علیه السلام - طی روایت دیگری - می فرماید: هر که از خدا چیزی را بخواهد، پس باید در آغاز، بر محمد و آل محمد درود فرستد سپس حاجتش را بیان کند و بعد از آن دوباره با صلوات بر پیامبر و اهل بیتش ، سخنش را به پایان برساند ، همانا خدای عزوجل کریم تر از آن است که دو طرف دعا را (که صلوات می باشد) بپذیرد و خود درخواست را که در وسط قرار دارد ، رها نماید .

آخرین شرط استجابت دعا شناخت است که شرط بسیار دشواری است . البته شناخت از شخصی با شخص دیگر تفاوت دارد . قطعا شناخت واقعی نزد پیامبر و خاندان معصومش است و بس، ولی بهر حال هر کس باید تا اندازه ای خدا شناس باشد . در کتاب توحید از امام کاظم علیه السلام روایت شده که فرمود : گروهی از امام صادق علیه السلام پرسیدند : چرا خدا را می خوانیم و اجابتمان نمی کند ؟ فرمود : زیرا کسی را می خوانید که او را نمی شناسید .

از خدای متعال خالصانه درخواست می نماییم خود را به ما بشناساند «اللهم عرفنی نفسک » تا در این ایام و لیالی مبارک قدر که ایام دعا و استجابت دعا است ، توفیق دعا کردن را بیابیم و با شناخت و معرفت خدا را بخوانیم و به خواست خداوند دعاهایمان به استجابت رسد و مقبول درگاه ذات مقدسش قرار گیرد . آمین رب العالمین


  

در فرهنگ اسلام و قرآن، فرد مسلمان نه تنها مجاز است که خدا را بخواند و خواسته‌های خود را از او بخواهد، بلکه به این کار مأمور است. خداوند ترک دعا را سبب بی‌اعتنایی او به بندگانش ذکر می‌کند:« قل مایعثوبکم ربی لولا دعاؤکم» (بگو اگر دعای شما نباشد خداوند به شما اعتنا نمی‌کند.)
استجابت دعا فقط دو شرط دارد:
1) دعاکردن
2) خواستن خالصانه از خدا، و نه از کس دیگر.
« اجیب دعوه الداع اذا دعان» (من پاسخ خواننده خود را می‌دهم اگر من را بخواند.)
«ادعونی استجب لکم» (مرا بخوانید تا شما را پاسخ دهم.) و « ان الله لا یخلف المیعاد» ( خداوند در وعده خود تخلف نمی‌کند.)

بنابراین دلیل اینکه برخی دعاها ظاهرا مستجاب نمی‌شوند این است که فاقد یکی از این دو شرط هستند؛ یعنی یا دعای واقعی نیستند یا دعاکننده خدا را نمی‌‌خواند و در دعاکردنش خالص نیست.
گاهی نیز دعا مستجاب شده است ولی دعاکننده غافل است، زیرا استجابت دعا اقسام مختلفی دارد: استجابت با تأخیر، استجابت در آخرت، استجابت با کفران سیئات، استجابت با تبدیل به احسن و ...
پس باید در تحقق این دو شرط دعا کوشید؛ به‌خصوص، اخلاص در دعا که غالبا محقق نمی‌شود، و شاید به همین جهت است که دعای انسان مضطر و مستاصل، معمولا مستجاب است زیرا او خالصانه خدا را می‌خواند.
البته گاهی خداوند، از سر بزرگواری، برخی دعاهایی را هم که فاقد اخلاص باشد پاسخ مثبت می‌دهد و مستجاب می‌کند.


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ